صاحبنظران علوم اجتماعی چهار مؤلفه را برای آنکه موضوعی به یک اجتماعی تبدیل شود، مطرح می کنند : اول آنکه زمانی می توانیم از « مسئله » استفاده کنیم که نشان دهیم، چیزی اشتباه است و « مسئله اجتماعی » اصطلاح ناهنجار و مشکلی را به وجود آورده است . دوم آنکه آن مسئله، مسئله ای شایع و گسترده باشد، یعنی به افراد بسیار یا قابل توجهی آسیب بزند و صرفاً مشکل افرادی معدود نباشد. سوم آنکه مسئله اجتماعی از نوع مسائلی است که می توان آن را تغییر داد و چهارم آنکه افراد زیادی به فکر اقدام برای تغییر آن هستند و راه حل هایی در این رابطه ارائه می دهند.
اما شیوع و گستردگی فاجعه خاموش قتلهای ناموسی نه تنها از طریق فعالان حقوق زنان و نیز فعالان حقوق بشر و روزنامه نگاران به کرات تذکر داده شده، بلکه از طرف برخی مسئولان قضایی و انتظامی نیز بدان اذعان شده و یا در موردش در برخی روزنامه های سراسری یا محلی بحث شده و موضوعی قابل تغییر تلقی گردیده است.
این مسئله اجتماعی از نوع آسیب های اجتماعی است که با برنامه ریزی های دقیق علمی و پایبندی به آن برنامه ها می توان آن را تغییر داد و یا حداقل می توان تا حدودی آن را مهار کرد.
این آسیب اجتماعی باید تغییر کند، زیرا یک جنایت عریان و ضدانسانی است. قتل هیچ فردی بر اساس حدس و گمان و سوءظن در هیچ جامعه و هیچ فرهنگ و هیچ کتاب قانونی پذیرفته نیست، مگر نادر جوامعی که دچار واپسماندگی فرهنگی شده اند.
در تحقیق میدانی این نوشتار بیشتر درباره مناطق قومی و طایفگی بحث شده، اما این به آن معنا نیست که در کلان شهرها و یا غیر خرده فرهنگهای مورد بحث، قتل ناموسی وجود ندارد. تنها گستردگی و شیوع این مسئله در برخی مناطق قومی و طایفگی مرا بر آن داشت که به بررسی قتل های ناموسی در آن مناطق بپردازم.
این کتاب حاصل سفر به استان های مختلف، گفت وگو با افراد صاحبنظر برخی استان ها، مطالعه نظری و گفت وگو با کارشناسان، جامعه شناسان، روانشناسان، قرآن پژوه و کارشناسان فقه و حقوق است و نیز نگاهی اجمالی به کشورهایی که قتل های ناموسی در آن جوامع نیز به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح است.
عنوان: فاجعه خاموش (روایت قتلهای ناموسی در ایران)
نوشتهی: پروین بختیارنژاد
نشر اینترنتی: سال ۱۳۸۸
مطالعه آنلاین: