حمایت همه جانبه از جمعیت علمی کشور موجب افزایش نوآوری و اعتلای دانش بومی و به دنبال آن ایجاد کارآفرینی در حوزههای تخصصی و تولیدی کشور میگردد و صفحهای باشکوه از رونق اقتصادی را رقم میزند. جامعه نخبگان موجود در حوزه سلامت میتوانند در تدوین صفحهای جدید از مدیریت پویا و کارآمد در این حوزه نقشی اساسی ایفا نمایند.
مقدمه
سلامتی یکی از مهمترین دغدغههای بشر از دیرباز تا اکنون به شمار رفته است. سلامتی به عنوان یکی از مهمترین محورهای توسعه شناخته شده است و مدیریت و تحولات موجود در این حوزه در طول سالیان دستخوش تحولات و تغییرات چشمگیری قرار گرفته است. تمامی نظامهای بهداشتی و درمانی در سرتاسر این کره خاکی، متاثر از شرایط نظامهای دیگر همچون نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند. نمیتوان نظام سلامت را به عنوان تافتهای جدا بافته از سایر نظامهای موجود درنظر گرفت. نظام سلامت نقشی تعیین کننده و پررنگ بر تمامی نظامهای دیگر داشته و دارد. چنانچه کالای ارزشمندی به نام سلامتی (چه از دیدگاه اخلاقی به عنوان کالایی گرانقدر و چه از دیدگاه اقتصادی به عنوان کالایی گرانقیمت) بصورت مطلوب در دسترس همگان قرار نگیرد و توسط ساختارهای موجود تحلیل رود، بر تمامی روندهای جامعه تاثیرگذار بوده و مانع از تسری توسعهی همه جانبه و پایدار خواهد شد. حفظ و حراست از انسان سالم چه به عنوان نیروی کار و چه به عنوان نیروی تدبیر و اندیشه از مهمترین وظایف نظام سلامت و نظامهای مرتبط با آن است.
بیان مساله
یکی دیگر از مهمترین اهرمهای توسعه پایدار وجود انسان سالم در کسوت نخبگان، عناصر علمی و اساتید خبره در هر یک از حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… است. حوزه سلامت نیز همانند سایر حوزههای دیگر بیبهره و نصیب از وجود نخبگان، اساتید و… در این حوزه نیست. براساس اساسنامه۲ بنیاد ملی نخبگان، نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید علم، هنر و فناوری کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و متوازن کشور شود. رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۹۷ سندی تحت عنوان “الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت”۱ را به تمامی نهادها و دستگاههای اجرایی کشور ابلاغ نمودند. مسلما یکی از اصلیترین مخاطبان این سند باارزش، نخبگان و اندیشمندانیست که با هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری خویش موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی در کشور میشوند، که بندهایی از این سند تمدن نوین اسلامی ـ ایرانی عبارتند از:
۱) بند ۱۳ عبارت است ازتوسعه علوم بین رشتهای و مطالعات و پژوهشهای چندرشتهای بدیع و مفید: یکی از برجستهترین نقاط ضعف موجود در بدنه علمی و نخبگانی کشور محدودیتهای موجود در همکاری های بین رشتهای و کارگروههای مشترک در جهت ارتقای رتبه علمی کشور است. در واقع امکان مکاتبات بین رشتهای در پژوهشهای انجام شده محدود بوده و معمولا افراد محدود به حوزه تخصصی خود گام برمیدارند. پژوهشهای کامل و بدیع، پژوهشهایی هستند که میدان دید گستردهای داشته و تمام جوانب علمی نه فقط محدود به یک رشته و حوزه را دربربگیرند که این روند مستلزم وجود فضایی عمومی تحت عنوان شبکه ملی نخبگانی در کشور است تا تمامی نخبگان از همه حوزهها بتوانند با افراد متخصص از حوزههای دیگر به راحتی بحث و تبادل نظر و در نهایت همکاری های چندسویه داشته باشند.
۲)بند۱۴ و ۱۵ عبارتست از کوشش و تعامل فکری بلندمدت و پایدار نخبگان و موسسات علمی برجسته کشور در عرصه بین المللی و حمایت فزاینده و مطالبه متناسب از برجستهترین موسسات و شخصیتهای علمی کشور برای تولید علم در راستای رفع نیازها و حل مسائل اساسی جامعه: بزرگترین چالش موجود در فضای نخبگانی کشور عدم بهرهمندی صحیح از تولیدات علمی ایجاد شده توسط مسئولین و مدیران کشور است. در واقع میتوان گفت مطالبه بسیار اندکی از جامعه نخبگانی کشور صورت میگیرد و به دنبال آن حمایتهای بسیار ناچیزی از جانب مدیران اجرایی کشور روی داده است. مادامی که برای حل مسایل اساسی و حیاتی کشور در تمامی حوزههای خرد و کلان، بستری برای اندیشیدن و تصمیمسازی و به دنبال آن چیدمان راه حل های حساب شده بوسیله مشارکتهای فکری با نخبگان و صاحب نظران وجود نداشته باشد جامعه نخبه کشور به گروهی ناکام و بیانگیزه تبدیل میگردند. یکی از مهمترین نواقص موجود عدم وجود اندیشکدههای راهبردی در کشور است. یکی از مهمترین وظایف اندیشکدههای راهبردی که محلی برای اجماع نخبگان از تمامی عرصه ها است، تبیین سیاستها و برنامههایی راه گشا به دور از تامین اهداف شخصی و گروهی با هدف رشد و توسعه بسترهای لازم جهت پیشرفت و حرکت رو به جلو است. بسترسازی مناسب این فرهنگ که در هنگام نیاز به جای آنکه چشم امید مسئولان به خارج از مرزها باشد، به سمت و سوی جامعه نخبگانی حرکت نماید، یکی از مهمترین اقدامات اساسی در زمان کنونی کشور است.
۳)بند ۳۹ عبارتست از اعتلا و تقویت و ترویج دانش بومی در حوزه سلامت مبتنی بر شواهد متقن علمی: همانگونه که در بالا ذکر گردید نظام سلامت نیز به عنوان مهمترین نظام برای تولید نیروی انسانی سالم، از وجود نخبگان بیبهره نمانده است. وزارت بهداشت و درمان به عنوان وزارتخانهای مصرف کننده که سهم اندکی در تولید ناخالص داخلی دارد بیش از تمامی حوزههای دیگر نیازمند صف آرایی جامعه نخبگانی در این بستر است. در واقع حضور نخبگان در عرصههایی چون شرکت های دانش بنیان داخلی در زمینه تولید زیست فناوری، دارو، خدمات و تجهیزات پزشکی میتواند مسبب ایجاد اقتصادی مقاومتی، داخلی و درونزا در حوزه اقتصاد بهداشت گردد. یکی از مهمترین چالشهای موجود در نظام سلامت عدم وجود سرمایه گذاریهای پویا و گردش سرمایهی متوازن است. رونق بازار اقتصادی در بهداشت و سلامت میتواند زمینه لازم در جهت درونزا نمودن این حوزه با هدف توسعه بهداشت و سلامت و توزیع عادلانه آن در سراسر کشور را فراهم نماید. بر طبق الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت، تقویت بیش از پیش دانش بومی و ارج نهادن به تولیدات علمی داخلی میتواند آغازگر مسیری نوین در جهت تحول دانش و فناوری در این حوزه باشد. حمایت روزافزون از استارتآپهای داخلی و به دنبال آن شرکتهای دانش بنیان راه نجاتی به سمت اعتلای مدیریت سلامت، اشتغالزایی و کارآفرینی و در نهایت خودکفایی داخلی در حوزه اقتصاد بهداشت را نوید دهد. در واقع حمایت زبانی از نخبگان بایستی به کمترین میزان ممکن تقلیل یابد، جامعه نخبگان بیش از حمایتهای زبانی و تقدیر و تشکرهای انجام شده نیازمند برداشتن گامهای هماهنگ و متناسب و همراهی و حمایت همه جانبه مسئولان است.
نتیجهگیری
در ترمودینامیک به جای جملهی بی نظمی از اصطلاح آنتروپی استفاده میشود. قانون دوم ترمودینامیک بیان میدارد که آنتروپی سیستمهای بسته همیشه رو به ازدیاد است. این افزایش آنتروپی تا جایی ادامه پیدا میکند که سیستم به تعادل برسد، تعادل نیز حالتیست که تمام فعالیتها از جمله حرکات ملموس، انتقال حرارت و… متوقف میشود. هدف از بیان این قانون علمی تشبیه برخی از حوزههای مدیریتی به سیستمهای بسته است. مادامی که سیستمی خود را بسته نگاه داشته و تعامل خود با جامعه علمی و نخبگانی را به حداقل میزان ممکن برساند، بی نظمی و تصمیمسازیهای عجولانه و بی اثر افزایش یافته و سرانجام در اثر ادامه این روند، سیستم به حالتی میرسد که دیگر هیچ گونه فعالیتی در آن رخ نمیدهد و تحولات علمی، اعتلای دانش و فناوری، تعاملات سازنده بین المللی و در نهایت خط تولید دانش بومی به حداقل میزان ممکن خواهد رسید. ملاحظه می شود که تعامل با نخبگان در حوزه های مختلف بصورت ویژه حوزه سلامت میتواند موجب رونق و زنده نگهداشتن سیستم گردد. با توجه به بیانات مقام معظم رهبری، توسعه و ترویج علوم میان رشتهای و پژوهشهای مبتنی بر چندین رشته تخصصی یک ضرورت راهبردی برای ادامه حیات جامعه نخبگانی کشور است. این مقوله بایستی بصورت جدی در تمامی نهادها و دستگاههای اجرایی کشور علی الخصوص آموزش عالی و محیطهای دانشگاهی تحقق یابد. حمایت همه جانبه از جمعیت علمی کشور موجب افزایش نوآوری و اعتلای دانش بومی و به دنبال آن ایجاد کارآفرینی در حوزههای تخصصی و تولیدی کشور میگردد و صفحهای باشکوه از رونق اقتصادی را رقم میزند. جامعه نخبگان موجود در حوزه سلامت میتوانند در تدوین صفحهای جدید از مدیریت پویا و کارآمد در این حوزه نقشی اساسی ایفا نمایند. و کلام آخر آنکه، جامعه نخبگان در نظام سلامت را دَریابیم تا دُر یابیم.
راهکارهای سیاستی
۱- حمایت همه جانبه مسئولان این حوزه از نخبگان و شرکتهای دانش بنیان داخلی و استارتآپ های فعال در این حوزه.
۲- ایجاد شبکه ملی نخبگان به منظور تعامل سازنده نخبگان با هدف افزایش تعاملات بینرشتهای و توسعه مدیریت نخبگانی در کشور.
۳- بستر مناسب برای تولید علم مفید و حمایت از تولیدات متناسب با شرایط و نیاز جامعه.
۴- ایجاد اندیشکدههای نخبگان در حوزه سلامت به منظور افزایش کیفیت انسان سالم در تمامی ابعاد اجرایی و اجتماعی کشور.
۵- کاهش تولید مقالات و پژوهشهای علمیای که در شرایط جامعه کنونی فاقد موارد استفاده بوده و فقط موجب اتلاف منابع می گردند.
۶- رصد جامعه نخبگان و ایجاد گایدلاین هایی به منظور سوق دادن پژوهش های علمی به سمت و سوی نیازهای اساسی و مفید.