فرآیندی که طی آن جوامع با استفاده از فناوری انرژی به تجهیزات و سازماندهی و مهارت های لازم برای تولید انبوه دست مییابند ، صنعتی شدن نامیده میشود. پیش از این غالبا از اصطلاح” انقلاب صنعتی ” استفاده می شد ، ولی اکنون دانشمندان علوم اجتماعی اصطلاح انقلاب صنعتی را گمراه کننده میدانند که به معنای (وقوع) یک گسستگی ناگهانی است.
گسستگی، اگر واقعا رخ دهد ، در بخشهایی همچون تولید صنعتی رخ می دهد که در ابتدا بسیار کوچک ترند. اصطلاحاتی نظیر “خیزش” یا “فوران رشد ” را باید به این بخشها اطلاق کرد. اکنون دیگر دانشمندان علوم اجتماعی تصور نمیکنند که صنعتی شدن نقطه پایان مشخصی داشته باشد. اصطلاحاتی مانند غیر صنعتی شدن یا “جامعه پساصنعتی” دال بر رشد بخشهای اقتصادی مبتنی بر خدمات و اطلاعات در جامعه است و معنای آنها این نیست که فرآیند صنعتی شدن پایان یافته است.
اصطلاح پساصنعتی حکایت از این دارد که شالوده تکنولوژیک صنعتی شدن در حال تغییر است ، همانطور که همیشه در حال تغییر بوده است. در اواخر قرن نوزدهم این شالوده از بافت زغال سنگ، آهن و نیروی بخار به بافت سوختهای کربنی ،برق و پلاستیک ها و آلیاژهای سبک تبدیل شده اکنون، در اواخر قرن بیستم، ظاهرا شالوده تکنولوژیک صنعتی شدن مبتنی بر صنایع اطلاعات و دانش الکترونیک و رایانه ها است (اتوماسیون، نظریه و فناوری اطلاعات).