این واژه ریشه لاتین دارد و معنای لفظی آن “مربوط به ریشه یا ریشه ها “است عجیب نیست که این معنا به هر چیز اصلی ،حیاتی ،بنیادی، اولیه یا سرچشمه و خاستگاه هر پدیده نیز بسط و تسری یافته باشد.
این واژه یا مشتقات آن ،در سیاست به اصلاحات پردامنه و تمامعیار، کسانی که خواهان چنین اصلاحاتی هستند و هواداری از آن به منزله دستگاه عقیدتی کم و بیش نظاممند اطلاق شده است “رادیکال” ممکن است برای توصیف محتوای تغییرات مطلوب به کار رود که به معنای عمیق و پردامنه بودن این تغییرات است، یا برای توصیف روش های دستیابی به این اهداف که در این صورت این روش ها فراتر از هنجارهای متعارف حاکم بر تضادهای سیاسی است؛ یا برای توصیف هر دوی آنها که در این صورت
به دگرگونی “تمامیت” نظام سیاسی و اجتماعی اشاره دارد که با مبارزه مسلحانه یا انقلاب قهرآمیز به دست میآید در این معنا “رادیکال” در مقابل “میانهرو” ، “متعارف” و حتی “قانونی” قرار میگیرد یعنی در مقابل اصلاحاتی که ممکن است در مورد اهداف و روش های مورد قبول جنبش سیاسی به کار برده شود بنابراین رادیکالیسم فاقد هرگونه محتوای موضوع مشخصی است این واژه بیانگر یک ویژگی انتزاعی در عقیده یا برنامه خاصی است یعنی مخالفت با نظم موجود و آرزوی تغییر جنبه های از نظم موجود که اصلی و سرنوشت ساز به شمار می آید.
رادیکالیزم شبیه برخی عناوین سیاسی همچون چپ، راست، محافظهکار و مترقی است که با آنها دیدگاه سیاسی فقط با نگرشی که در قبال تغییر دارد، یا رابطه ای که با سایر مواضع سیاسی دارد مشخص میشود. رادیکالیسم بیانگر گرایشی افراطی تر، بی قید و شرط، و سازش ناپذیر تر است علاوه بر این گرایش همه جانبه است که شمار زیادی از مسائل انضمامی را آماج حمله یا حمایت خویش می سازد
با این معنا رادیکالیزم در تقابل با عناوینی مانند لیبرالیسم، سوسیالیسم ، کمونیسم و آنارشیسم قرار می گیرد که دارای محتوای مشخص و معینی هستند که حاکی از طرح و برنامه های اساسی برای سیاسی یا اجتماعی، البته با وجود همه تحریفها و ابهام های ناشی از نزدیک به دو قرن مشاجره سیاسی بر سر معنای این طرح و برنامه ها
رادیکالیسم به رغم ماهیت انتزاعی و صوری اش، همیشه از رویدادهای بزرگ و تاریخی هر دوره رنگ و بوی ایدئولوژیک خاصی گرفته است بنابراین معنای کاربردی آن همیشه به غایت نسبی و بسته به وضعیت است.