جنبش‌های اجتماعی اینترنتی از نظر کاستلز *

رحیم زایرکعبه – دکترای جامعه‌شناسی

iran telecom theintercept hero1

Illustration: Glenn Harvey for The Intercept

جنبش‌های اجتماعی عصر اینترنت، الگوی جدیدی از جنبش‌های اجتماعی و اشکال جدیدی از تغییر اجتماعی در قرن ۲۱ به شمار می‌روند. جنبش‌های اجتماعی در عصر اینترنت به آن جنبش‌های اجتماعی اشاره دارد که از طریق کاربرد اینترنت و شبکه‌های ارتباطات بی‌سیم ابتدا در فضای اینترنتی ( فضای جریان‌ها) و سپس در فضای شهری ( فضای مکان‌ها) رخ دادند. برای مثال می‌توان به جنبش‌های اینترنتی در مادرید سال ۲۰۰۴ ؛ ایران سال ۲۰۰۹؛ ایسلند سال ۲۰۰۹ ؛ تونس، مصر، یمن، بحرین، لیبی، مراکش و سوریه (دسامبر۲۰۱۰ – دسامبر ۲۰۱۱) ؛ اسپانیا ۲۰۱۱(مه ۲۰۱۱- مه ۲۰۱۲)  و اشغال وال‌استریت (فوریه ۲۰۱۱ – مارس ۲۰۱۲) اشاره کرد.

شبکه‌های اینترنتی دیجیتالی و چندوجهی ارتباط افقی، سریع‌ترین، مستقل‌ترین، تعاملی‌ترین، قابل برنامه‌ریزی‌ترین و خودگسترنده‌ترین ابزارهای ارتباطی طول تاریخ هستند. بنابراین اینترنت و شبکه‌های تلفن همراه فقط ابزار نیستند، بلکه اشکال سازمانی، مظاهر فرهنگی و سکوهای خاصی برای خودمختاری سیاسی هستند. از آنجا که در جوامع دیکتاتوری، سازمان‌های سیاسی رسمی مثل احزاب و تشکل‌های مدنی بر اثر سرکوب حاکمیت دیکتاتوری قبلاً سرکوب شده و از بین رفته‌اند. لذا رسانه‌های دیجیتال، زیرساختی فراهم می‌کنند که موجب می‌شود پیوندهای ارتباطی عمیق و ظرفیت‌های سازمانی در گروه‌های فعالان برای تشکیل جنبش‌های اینترنتی ایجاد شود. اینترنت فضایی ایمن فراهم آورد که شبکه‌های خشم و امید در آن به هم متصل شدند.

در جامعه شبکه‌ای، قدرت، پدیده‌ای چندبعدی است. یعنی هر یک از ابعاد اقتصادی، سیاسی ، نظامی، ایدئولوژیک و فرهنگی، شبکه‌های قدرت خاصی را با اهداف خاص خود، اعمال می‌کنند. این دارندگان شبکه‌های قدرت همه یک هدف مشترک دارند و آن کنترل ظرفیت تعریف قواعد و هنجارهای جامعه از طریق یک نظام سیاسی یا دولت است که عمدتاً به منافع و ارزش‌های آن‌ها پاسخگوست. بنابراین شبکه قدرت ساخته‌شده پیرامون دولت و نظام سیاسی قطعاً نقش بنیادین در شبکه‌بندی کلی قدرت دارد. زیرا اولاً عملکرد باثبات نظام و تولید روابط قدرت در هر شبکه در تحلیل نهایی وابسته به کارکردهای هماهنگ‌سازی و تنظیمی دولت است. ثانیاً از طریق دولت است که اشکال مختلف اعمال قدرت در حوزه‌های اجتماعی مختلف با انحصار و خشونت به‌مثابه ظرفیت اعمال قدرت نهایی مرتبط است.

ویژگی‌های جنبش‌های اجتماعی اینترنتی

۱. ارتباط افقی یا شبکه‌ای:

این جنبش‌ها، ریزوم‌وار[1] تولید می‌شوند و می‌توانند بدون اینکه یک مرکز قابل شناسایی داشته باشند، از طریق تعامل بین هسته‌های چندگانه، کارکردهای هماهنگی و هم‌اندیشی را تضمین می‌کنند. پس این جنبش‌ها نیازی به رهبری رسمی، مراکز فرماندهی و کنترل یا سازمان عمودی برای توزیع اطلاعات یا دستورالعمل‌ها ندارند. این ساختار مرکززدایی شده اولاً امکان مشارکت در جنبش را به دلیل ته باز و بدون مرز مشخص بودن به حداکثر می‌رساند. ثانیاً خطر سرکوب جنبش را کاهش می‌دهد.

شبکه‌های افقی چندوجهی موجود در اینترنت و فضاهای شهری، با هم بودن را ایجاد می‌کنند. مردم از طریق باهم بودن بر «ترس» خود غلبه کرده و «امید» را کشف می‌کنند. با هم بودن همان اجتماع نیست؛ زیرا اجتماع مستلزم یک مجموعه ارزش‌های مشترک است که این امر هنوز در این جنبش محقق نشده و در حال شدن است. به این دلیل که اغلب مردم با انگیزه‌ها و ارزش‌های خاص خود به جنبش پیوسته‌اند و تلاش می‌کنند مشترکات بالقوه را در روند جنبش، کشف کنند. افقی بودن شبکه‌ها، همکاری و همبستگی را تقویت می‌کند و نیاز به رهبری رسمی را کاهش می‌دهد.

۲. دورگه بودن:

جنبش‌های اینترنتی معمولاً در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی آغاز می‌شوند و تنها با اشغال فضای شهری تبدیل به جنبش می‌شوند. حال چه اشغال ایستای میدان‌های عمومی باشد و چه استمرار راهپیمایی‌های خیابانی. فضای جنبش همیشه از تعامل میان فضای جریان‌ها در اینترنت و فضای مکان‌های اشغال شده در شهر ساخته می‌شود. هیچ یک از این فضاها نمی‌توانند بدون یکدیگر عمل کنند. بنابراین جنبش‌های عصر اینترنت، دورگه یعنی مجازی- واقعی هستند.

جنبش‌های اجتماعی اینترنتی نیازمند فضای عمومی واقعی هستند تا بتوانند خودشان را رؤیت پذیر سازند. به همین جهت این جنبش‌ها، فضای شهری، ساختمان‌ها و میدان‌های نمادین را اشغال می‌کنند. زیرا اولاً فضاهای اشغال‌شده ایجاد اجتماع می‌کنند و اجتماع مبتنی بر باهم بودن است که موجب غلبه بر ترس(هیجان منفی) و امید به آینده(هیجان مثبت) می‌شود که به بسیج اجتماعی هدفمند نیرو می‌بخشد. در اهمیت فروریختن ترس، راویه الحسینی، کنشگر جنبش سوری در صفحه توییترش(@souriastrong) می‌نویسد: «ما دیوار ترس را فرو ریخته‌ایم، شما دیوار خانه ما را فرو ریخته‌اید، ما خانه‌های خود را دوباره خواهیم ساخت، اما شما هرگز نمی‌توانید آن دیوار ترس را دوباره بسازید». ثانیاً فضاهای اشغال شده معمولاً نماد قدرت دولت یا نهادهای مالی هستند که با اشغال آن‌ها دارای بار معنایی خاصی می‌شوند. همچنین این فضاها ممکن است با مرتبط کردن مردم به تاریخ ، خاطرات جنبش‌های مردمی گذشته را زنده کنند.

۳. محلی-جهانی بودن:

 این جنبش‌ها در کشورهای خاصی ایجاد می‌شوند و از این جهت محلی می‌باشند؛ اما در عین حال جهانی بوده و به سراسر جهان متصل هستند. بنابراین جنبش‌های عصر اینترنت به‌طور هم‌زمان محلی– جهانی هستند.

۴. خودجوش بودن:

 این جنبش‌ها معمولاً بر اثر خشم که یا مربوط به یک رویداد خاص و یا نفرت از کنش‌های حاکمان است، به‌طور خودجوش برانگیخته می‌شوند. چنانکه آن‌ها از یک فراخوان به کنش از فضای اینترنتی سرچشمه می‌گیرند که حتی منبع فراخوان برای کنشگران جنبش چندان اهمیتی ندارد.

۵. ویروسی بودن:

 ویژگی بارز جنبش‌های اجتماعی جامعه شبکه‌ای، پخش ویروسی پیام‌ها، تصاویر و افکار است که از یک شهر به شهر دیگر و از یک کشور به کشور دیگر سرایت یافته و پخش می‌شوند و الهام‌بخش بسیج افراد جنبش می‌گردند. سرایت‌پذیری از طریق خودارتباطی توده‌ای (Mass Self-Communication) با تکیه بر ارتباط دیجیتال میسر می‌شود. خودارتباطی به این معنی است که فرستنده به اختیار خود درباره تولید پیام تصمیم می‌گیرد و به انتخاب خود به گیرنده پیام، پیام ارسال می‌کند و گیرنده پیام نیز در دریافت یا رد پیام، مختار است. خودارتباطی توده‌ای مبتنی بر شبکه‌های افقی ارتباط تعاملی است که معمولاً به‌دشواری توسط حکومت‌ها و شرکت‌ها قابل کنترل هستند. به عبارتی کنشگران ارتباطی اعم از کنشگران فردی یا جمعی در مقابل نهادهای جامعه از خودمختاری ویژه‌ای برخوردارند. از طرف دیگر ارتباط دیجیتالی، چند وجهی است و امکان معنی ارجاع مداوم به یک ابرمتن جهانی اطلاعات را امکان‌پذیر می‌سازد؛ ابرمتنی که عناصر آن توسط کنشگر ارتباطی و مطابق با پروژه‌های خاص ارتباطات، قابل بازترکیب است.

۶. بی‌رهبری:

 این جنبش‌ها به دلیل بی‌اعتمادی عمیق به هرگونه نمایندگی و تفویض قدرت و همچنین خیانت یا بازیچه شدن از سوی سیاستمداران، بی‌رهبر هستند. در نتیجه این جنبش‌ها اعتقاد به خودحکومتی(Self-Government) جنبش توسط مردم حاضر در آن دارند. از طرف دیگر این جنبش‌ها به دلیل روابط افقی و از طریق تعامل بین هسته‌های چندگانه، کارکردهای هماهنگی و هم‌اندیشی را تضمین می‌کنند و در نتیجه نیازی به رهبری رسمی و یا سازمان عمودی برای توزیع اطلاعات ندارند.

۷. بی‌برنامگی و خودتامل‌گری(Self-reflective):

این جنبش‌ها به ندرت برنامه دارند جز هنگامی که برای یک مسئله واحد شفاف مثل سقوط رژیم دیکتاتوری، تمرکز می‌کنند. خواسته‌های مختلف و انگیزه‌های نامحدود کنشگران جنبش، امکان برنامه‌مند شدن آن خواسته‌ها و انگیزه‌ها را از بین می‌برد. زیرا جنبش‌ها معمولاً آرمان‌شهر نوینی از دموکراسی شبکه‌ای شده را طرح‌ریزی می‌کنند که مبتنی بر تعامل بین اجتماعات محلی و اجتماعات مجازی است. اما در عین حال باید توجه داشت که این جنبش‌ها به‌طور مداوم خود را مورد پرسش قرار می‌دهند. پرسش‌هایی درباره آنچه هستند و آنچه می‌خواهند به دست آورند که این امر در فرایند هم‌اندیشی در مجمع‌های مستقر در فضاهای اشغال شده و همچنین در اندیشگاه‌های مختلف اینترنتی، وبلاگ‌ها و بحث‌های گروهی در شبکه‌های اجتماعی، آشکار است. البته با گذار از خشم به امید است که هم‌اندیشی در فضای خودمختار محقق می‌شود.

۸. بی‌خشونتی:

 این جنبش‌ها، بی‌خشونت هستند. زیرا کنشگران جنبش برای فشار آوردن بر مقامات سیاسی و سازمان‌های تجاری از طریق نافرمانی مدنی مسالمت‌آمیز اقدام می‌کنند؛ اما گاه خشونت پلیس موجب اعمال خشونت از سوی کنشگران جنبش می‌شود. البته کنشگران جنبش به این نکته آگاهی دارند که سیاستمداران و رسانه‌های وابسته آنان می‌توانند با تهیه تصاویر و فیلم‌های گزینشی، بهانه لازم را برای سرکوب جنبش فراهم سازند. همچنین خشونت جنبش‌ها موجب از بین رفتن اجماع عمومی و دلسردی یا کناره‌گیری بسیاری از کنشگران جنبش می‌شود.

 


*  . این نوشته، خلاصه ای است از کتاب کاستلز، مانوئل (۱۳۹۳). شبکه‌های خشم و امید: جنبش‌های اجتماعی در عصر اینترنت. مترجم: مجتبی قلی پور. تهران. نشر مرکز.

[1] . ریزوم (Rhizome) عبارت است از یک ساقه نوعاً افقی از گیاه که معمولاً در زیر زمین یافت می‌شود ، اغلب ریشه‌هایی از خود تولید می‌کند و از محل گره‌های خود جوانه می‌زند. اگر ریزوم به قطعات مجزا تقسیم شود هر قطعه این توانایی را دارد که به یک گیاه جدید تبدیل شود.

خروج از نسخه موبایل