داستان فساد و مبارزه با فساد گسترده اداری و مالی در ایران داستانی مزمن و مکرر است.
بر سر وجود و وسعت و عمق این پدیده شوم اقتصادی و اجتماعی اتفاق نظر وجود دارد و مخاطب این متن از من نخواهد خواست که …اول وجود فساد را اثبات کنم…! همه ما هر صبح و شام اخبار رنگارنگی از فساد و حیف و میل اموال مردم و موجودی خزائن مملکت را شاهد و ناظریم و لاجرم ناخرسند.
حال پرسش این است که آیا مسئولان دستگاههای ذیربط می توانند با این حجم عظیم و فراگیر از فساد مبارزه کنند؟
اگر به علل بروز پدیده فساد در جوامع دقت کنیم، آنگاه می توان راه حل مبارزه با آن را نیز از شناخت و تحلیل همان علل اولیه استخراج و اجرایی کرد.
فساد چگونه تکوین می یابد؟
فساد کم و بیش در همه جوامع یافت می شود و هرگز در جامعه ای نرخ فساد مالی و اداری به صفر نمی رسد.اما همواره در جوامعی که آزادی بیان و آزادی مطبوعات و احزاب وجود ندارد، فساد کاملا بدیهی و حتی اجتناب ناپذیر است. مطبوعات و رسانه های آزاد دیده بان سلامت جامعه اند.محدود سازی رسانه ها و سانسور و فیلترگری و انسداد اطلاعات، آب به آسیاب فساد ریختن است و ایمنی بخشیدن به کسانی که در سایه روشن ابهام و سانسور به منابع مالی دست می یازند و بدون نگرانی از افشا و مجازات به حقوق و دارایی های عمومی بیرحمانه دست درازی می کنند.
راه مبارزه با فساد کدام است؟
عقل سلیم می گوید اگر علت فساد فقدان شفافیت اطلاعات و نبود نظام رسانه ای و مطبوعاتی مستقل و فقدان آزادی بیان است، پس راه مبارزه با فساد نیز از همین طریق است. یعنی مشارکت مردم در کشف و بیان منافد و مجاری فساد و طرح آن در معرض افکار عمومی، و آنگاه اِعمال قانون در قبال مفسدان و تبهکاران به ظاهر عابد و متشرع ، که جملگی از دستگاههای نظارت استصوابی و گزینش های ” الکی سفت و سخت” سر برآورده اند و بر صدر ادارات و موسسات نشسته اند.
آیا با تهدید به اعدام و زندان و…فساد کاستی می گیرد؟
اگر بخواهیم قضاوتی علمی و واقع بینانه داشته باشبم، چنین تهدیدهایی تا کنون در موارد مشابه نیز کار ساز نبوده است، از جمله اعدام قاچاق چیان و معتادان و….که تاکنون و بعد از ۴ دهه تاثیری در کاهش آن آسیب اجتماعی خاص نداشته است. زیرا همه آن اقدامات مبارزه با معلول بود و نه با علت!!
اکنون می توان پیش بینی کرد که از این پس نیز ” مبارزه با معلول ها تا زمان بقای علت ها کم اثر و بلکه بلا اثر است”.
به عبارت دیگر ، فساد تاوان نبود دموکراسی، و غرامت نبود ِ شفافیت و نبود ِ آزادی مطبوعات و احزاب قوی است. فساد گسترده کنونی در ایران زمانی قابل کنترل است که روزی رسما اعلام شود که ” حاکمیت مصمم است ازین پس برای مبارزه با فساد از احزاب و اصحاب مطبوعات یعنی دیده بانان شفافیت و قانون استمداد کند.”
ما ولی این روزها ندای دیگری می شنویم ، اینکه قرار است مجازات های سنگینی علیه دست اندرکاران فساد( معلول) در پیش گرفته شود!
این اقدامات احتمالی گرچه ممکن است از سر حسن نیت باشد، ولی من در جستجوی پرداختن به ” علت ها” هستم و مبارزه موضعی و هیجانی با ” معلول ها” و پیامدها، مرا به تعجب و تامل بیشتر وا می دارد!!!