ضرورت ایجاد تور رفاه اجتماعی

علی‌اصغر سعیدی (جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران)

موضوع دستگاه‌های رفاهی در سراسر جهان، تضمین حداقل نیازهای اساسی است و از آنجا که تامین حداقل نیازهای اساسی و رفاه اجتماعی پدیده‌ای بین‌الاذهانی است و مهمتر آنکه تامین منافع و نیازهای هر قشری با قشر دیگر تعارض دارد، گفت‌وگوی اجتماعی شیوه اجتناب‌ناپذیر سیاستگذاری رفاهی است. دستگاه‌های مسئول رفاه اجتماعی نه‌تنها از یک هدف «تضمین حداقل نیازهای اساسی» دفاع می‌کنند، بلکه بر شیوه سیاستگذاری مبتنی بر گفت‌وگوی باز و چندجانبه تاکید دارند.

socialsafetynet shades

تور ایمنی اجتماعی بر اساس هدفگذاری گروه‌های اول خدمات اساسی اولیه از جمله بهداشت، تغذیه و مسکن است و در مرحله دوم معیارهای آسیب‌پذیری است که باید اینها را در گروه‌های هدف مشخص کرد. اگر بر اساس فرهنگ ما، خانواده مهم است، باید ابتدا خانواده‌های زن‌سرپرست را مورد حمایت قرار دهیم که باعث می‌شود هم آن خانواده‌ها تحکیم شوند و هم کودکان آنها تحت حمایت باشند. اکنون به نظر می‌رسد سازمان‌های مختلفی از جمله کمیته امداد، شهرداری‌ها، بهزیستی و اخیرا هم آستان قدس وارد این حوزه از خدمات شده‌اند. این خدمات به صورت موازی ارائه می‌شود که در نتیجه آن، مدیریت بسیار ضعیف و منابع اتلاف می‌شود. دیگر گروه‌های هدف، کودکان در خانواده‌های فقیر و سالمندان هستند. لازم است حمایت از سالمندان در برنامه تور ایمنی اجتماعی مورد توجه قرار گیرد که اتفاقا در نظام بیمه‌ای هم هستند اما بسیاری از آنها تکفل خانواده یعنی جوانان بیکار را هم برعهده دارند.

در شرایط اقتصادی و سیاسی فعلی باید به سراغ برنامه‌ای برویم که بسیاری از کشورها آن را اجرا می‌کنند و آن برنامه تور ایمنی اجتماعی است. چون در این شرایط نمی‌توانیم یک برنامه چتر ایمنی اجتماعی داشته باشیم. برنامه چتر ایمنی اجتماعی مربوط به دوره رونق اقتصادی، وفور منابع و شرایط عادی است. در شرایط غیرعادی و بحرانی باید یک تور داشته باشیم، چون منابع کم است و باید به صورت هدفمند هزینه شود. بخش امدادی نیز شامل برخی وظایف کمیته امداد، بهزیستی و به‌ویژه هلال‌احمر است. بخش امدادی هنگام مواجهه با حوادث غیرمترقبه فعالیت می‌کند و شامل کمک‌هایی است که دولت فقط یک‌بار هنگام حادثه ارائه می‌کند، نه برای همیشه. به عنوان مثال، وقتی در آمریکا و اروپا توفان رخ می‌دهد، دولت هنگام حادثه کمک‌های امدادی ارائه می‌کند ولی سیستم بیمه‌ای آنها فعال است و بعد از توفان، مردم با کمک بیمه، خانه‌های خود را دوباره می‌سازند.

فقط به کمک این شیوه است که می‌توان نیازهای هر گروه را شناسایی و مهمتر از آن، منافع متعارض گروه‌های اجتماعی را با یکدیگر هماهنگ کرد. این شیوه سیاستگذاری در همین بازار آشفته اقتصادی از معدود راه‌های حفظ انسجام اجتماعی و کارآمدسازی نظام تدبیر است. نباید تصور شود این ایده راهکاری بلندمدت و برای شرایط عادی است. دولت تصویر دقیقی از فقر و رفاه اجتماعی در ایران ندارد و ما یک مجموعه از کمبودهای مهم در این زمینه داریم.

در حال حاضر ما تور ایمنی اجتماعی نداریم. تور ایمنی اجتماعی می‌تواند ترکیبی باشد از نظام بیمه‌ای اما باید تمرکز آن در نظام حمایتی باشد، یعنی به کسانی هم که بیمه نیستند در این حوزه کمک کنیم ولی این کمک‌ها دائمی نیست؛ سعی می‌کنیم نوع کمک به سمتی باشد که نیازهای ضروری و اولیه اینها برطرف شود تا آنان بتوانند با طرح‌های توانمندسازی از این نظام حمایتی رهایی پیدا کنند و به نظام بیمه‌ای بروند، یعنی وارد نظام اشتغال شوند. به نظام بیمه‌ای نظام اشتغال می‌گوییم؛ کسانی که کار می‌کنند، در زمان اشتغال به صندوق‌های بیمه‌ای پول می‌پردازند و در زمان بازنشستگی یا بیماری یا بیکاری خدمات اجتماعی دریافت می‌کنند. اما نظام حمایتی مربوط به شرایطی است مشابه وضعیت کارگری که دو سال از بیمه بیکاری استفاده کرده و بعد از آن باز بیکار مانده است. نظام حمایتی باید از چنین فردی حمایت کند. به همین دلیل به این حمایت «تور» می‌گویند. تور ایمنی اجتماعی مانند توری است که برای حمایت از بندبازها پهن شده تا در صورت سقوط از بین نروند. ما به آن بالا و روی بند می‌گوییم نظام بازار که مردم در آن فعالیت خودشان را دارند اما وقتی حوادث ناشی از پیامدهای اقتصادی رخ دهد، ممکن است افرادی از آن بالا سقوط کنند. در اینجاست که ما باید توری داشته باشیم با گره‌های محکم و مناسب که افراد سقوط‌کرده از آن رد نشوند و از بین نروند. این تور در شرایط فعلی ما بسیار اهمیت دارد.

خروج از نسخه موبایل