ارمغان روزنامه‌نگاری صلح در زمانه ما

سردار خالدی| پژوهشگر علوم اجتماعی

Peace Journalism pvydv9

در دنیای رسانه‌ای شده امروز که «دیگری» برای ما شکل گرفته و واقعیت از اصل افتاده، ضرورت توجه به کنش مخاطب نسبت به واقعیت برساخته در شکل‌دهی به افکار عمومی حیاتی است. از این منظر پیگیری چگونگی شکل‌دهی به واقعیت در دنیای کنونی اهمیتی انکارناپذیر است. قبل از آنکه به این موضوع ورود کنیم، بهتر است بدانیم نظریه‌های امروز ارتباطی گویای این نکته است که در کنار تاثیر اساسی رسانه بر ساخت پیام یا چارچوب‌بندی رویداد، درک مخاطب بر مبنای شرایط محیطی، فضای عمومی و اندوخته‌های معرفتی‌اش از رویداد است.

البته همین گزاره‌های مفهومی جریان یافته در دوران جنگ تشدید‌تر می‌شود؛ به گونه‌ای که در اوج آن حقیقت به سلاخی می‌رود. اکنون اما ارتباط‌گران از رویکردی سخن می‌گویند که بر مبنای آن شایسته تغییر بنیادی واقعیت شکل گرفته برای دست‌یابی به حقیقت است. روزنامه‌نگاری صلح یا روزنامه‌نگاری حساس در درگیری در همان دایره با تاکید بر مسئولیت‌پذیری رسانه در قبال اخبار، قصد تجدیدنظر در سنت و جریان رسمی رسانه‌ای است که رویکرد هیجانی به رویداد دارد.

از نگاه عالمان ارتباطات نیاز به نگاه مسئولانه به اخبار که از وضعیت سطحی به وضعیت عمقی اشاره دارد، می‌تواند خواست ضروری باشد اما اکنون چگونه در این وادی قدم گذاریم؟ برای جستجوی پاسخ آنچنان که مرحوم مجید تهرانیان؛ متفکر حوزه ارتباطات توسعه اشاره دارد، ارزش‌های دموکراتیک، جریان آزادی اطلاعات، مسئولیت اجتماعی رسانه‌ها، دسترسی و مشارکت رسانه‌ای و حق ارتباط رسانه‌ها و دموکراسی، مفاهیم کلیدی هستند که در ارتباط با گفتمان روزنامه‌نگاری صلح هستند. روزنامه‌نگاری صلح یا همان روزنامه‌نگاری حل درگیری به دنبال حقیقت راستین ماجراست و دنبال نتیجه‌گیری خوب و بد ماجرا یا رویداد نمی‌گردد بلکه با رویکردی تحلیلی به ریشه و عمق ماجرا می‌نگرد.

آنچه نیاز کنونی ماست درک همین نکته برای بازنگری در سنت گفتمان روزنامه‌نگاری رایج است. روزنامه‌نگاری صلح در آمیخته با عناصری همچون حقیقت‌گرایی، آگاهی‌سازی، مردم‌گرایی به دنبال آن است که رویداد را از کانال‌های خشونت‌آمیز به اشکال سازنده تبدیل کند. در این شرایط روزنامه‎‌نگار برای اندیشیدن درست باید 4 نکته اساسی را در نظر گیرد: اول تردید که منجر به طرح پرسش شود، دوم کشف که به دنبال مستندات برای یافتن حقیقت باشد. سوم تشخیص رعایت انصاف، اولویت‌ها و عینیت در گزارش‌ها است و در پایان تقاضا و دسترسی آزاد به اطلاعات درست و آزادی بیان است.

اگر چه اصول روزنامه‌نگاري صلح بيشتر به منشا و چگونگی شکل‌گیری جنگ‌ها، خشونت‌ها ودرگیری‌ها مي‌پردازد اما دامنه گستره این رویکرد از روزنامه‌نگاری تنها به مقوله جنگ منتهی و محصور نمی‌شود، بلکه روزنامه‌نگاری صلح با جستجوی زمینه‌های مشترک به دنبال وحدت و انسجام است و با همفکری و همیاری با رویکرد تحلیلی به دنبال راهکار موثر برای طرح مشکلات است.

با درک اهمیت و نقش رسانه در بازتولید خشونت، صلح، هم‌زیستی و تفاهم می‌توان به این نتیجه رسید که رسانه‌ها می‌تواند در قالب روزنامه‌نگاری صلح با منطق و استدلال قوی‌تر، سطح تنش را پایین آورند. روزنامه‌نگاران نیز رویداد مورد نظر را به گونه‌ای روایت کنند که بدانند چه زمانی می‌خواهند بنویسند و چگونه می‌خواهند می‌بنویسند زیرا که این رویکرد فرصت‌هایی ایجاد می‌کند و البته پیامدهایی به دنبال خواهد داشت.

رایج شدن سنت جدید در رویکرد روزنامه‌نگاری‌مان البته هم در ساحت قدرت و هم در ساحت رسانه نیازمند تعیین وظیفه مسئولیت است. قدرت در سطح وسیع باید با جریان آزاد اطلاعات، اجازه خودنمایی به شفاف‌سازی‌ کژی‌ها و ناراستی‌ها و فراگیری مساله رقابت در برابر انحصار را فراهم آورد. در این وضعیت با بدیهی پنداشتن حق ارتباط، دسترسی و مشارکت رسانه‌ای نیز به دنبال خواهد آمد. در سوی دیگر، رسانه‌ها هم در قبال انتشار مسئولانه خبر و رویدادها باید تجدیدنظر کنند. فارغ از این الزامات، برای پاگرفتن مقدمات تجدیدنظرخواهی در رویکردهایمان، توسعه زیرساخت‌ها می‌تواند توسعه رسانه‌ها را جدی‌تر شکل دهد زیرا هدف بر این است اشارات و صداهای خاموش تقویت شود.

فارغ از هر نامی که برای روزنامه‌نگاری صلح بگذاریم که در آن مناقشه‌ای نیست، هدف آن است رویکرد دست‌یابی به حقیقت راستین آنچنان تنیده و قابل فهم شود که با پیگیری این سنت، دوسویه توسعه – صلح گام روبه به جلویی بگذارد. سنت جدید چه بخواهد در قیاس جهانی و چه بخواهد در چارچوب مطالعانی سرزمینی‌مان ورود پیدا کند، می‌خواهد جامعه را با یک رویکرد تحلیلی از هیجانات به‌دور کند و در یک وضعیت همیاری و همفکری محققانه آگاه ببخشد. مصداق این ناروایی‌ها و هیجان‌زدگی‌ها در حیطه رسانه‌های ایرانی (با تاکید در شرایط جدید در رسانه ملی) به وفور دیده می‌شود و در هر طیفی از نگاه سیاسی می‌توان نسبت به این رویکرد هیجانی نقد وارد کرد. البته همین انتقاد را در حیطه رسانه‌های جهانی نسبت به رویدادها در قبال ایران نیز می‌تواند وارد دانست.

در جامعه ما که در یک وضعیت تماشا و بی‌تفاوتی، مشارکت رنگ باخته، بهره‌گیری از سنت جدیدی که تمایلات را اصلاح و ابزارهای مداخله و مشارکت توسط مردم را فراهم آورد، یک ضرورت است. ایجاد فرصت‌ها برای این جامعه پیچیده، اما نیازمند تعریف سیاست‌های بدون خشونت و عقلانی (به‌دور از هیجان) و قرار دادن آن‌ها در اختیار همگان است.

اگر قایل به این فرض باشیم که رسانه‌ها برای نبرد تسخیر قلب‌ مخاطبان در یک جبهه سه گانه ساختارهای واقعیت وجودی، رسانه‌ای و اجتماعی سیر می‌کنند، از این رهگذر به‌کارگیری سنت جدید می‌تواند مشکلات را حداقل طرح و ما را آماده طرح مساله و واکاویی کند.

مطالب زیر را در ارتباط با روزنامه‌نگاری صلح دنبال کنید:

روزنامه‌نگاری صلح| مجید تهرانیان

آشنایی با روزنامه‌نگاری صلح| هلن صدیق بنای

نمونه‌کاوی در کلاس روزنامه‌نگاری صلح| جیک لینچ

خروج از نسخه موبایل