فرهنگ فست فودی پژوهش در نظام پژوهشی کشور

بیت الله محمودی-عضو هیأت علمی دانشگاه شهرکرد

write article

شواهد تجربه شده در جوامع دانشگاهی و پژوهشی کشور نشان می دهد ناهنجاری های زیادی در فرهنگ غالب پژوهش در کشور وجود دارد که برخی از این نارسایی ها آنقدر تکرار، عادی و مرسوم شده اند که حتی بسیاری از دانشگاهیان و البته مدیران ارشد نظام آموزش عالی نیز این رویه‌ها را بخشی از فرایند توسعه پژوهشی کشور می دانند و به ناهنجار بودن آنان اعتقادی ندارند.

از جمله ناهنجاری های مرسوم در فرهنگ موجود پژوهشی کشور می توان به این موارد اشاره داشت: مصرف‌گرایی پژوهش، مشارکت‌گریزی پژوهش‌گران، حاشیه ای شدن اخلاق حرفه ای پژوهش، غلبه سیستم بروکراتیک آموزش عالی، تقلیدگرایی و روزمرگی بر روح غالب پژوهش ها، فقدان تفکر انتقادی و مولد در پژوهش، پنهان کاری پژوهشی، عدم اعتماد جامعه به بروندادهای پژوهشی، دولتی بودن پژوهش، منفعت گرایی پژوهشگران، عدم گفتمان پژوهشی، نبود زمینه های پرسشگری و کاوشگری و … .

یکی از جلوه های بسیار منفی و مخرب فرهنگ موجود پژوهش در کشور، تلاشی ولع‌گونه برای سریع به نتیجه و به اتمام رساندن مطالعات و پژوهش‌هاست. این ولع در کلیه فرایندهای انجام یک پژوهش دیده می شود، در انتخاب موضوع پژوهش، در تهیه پروپزال های پژوهشی، در جمع آوری داده ها، در تجزیه و تحلیل داده ها و در نهایت در فرایند تولید خروجی و محصولات پژوهش از جمله گزارش ها و اسناد علمی، پایان‌نامه های دانشجویی، کتاب و مقالات نیز خود را نشان می دهد.

کمیت‌گرایی و رقابت همه‌جانبه دانشگاهیان برای تولید هر چه بیشتر مقاله و بهره مندی از مزایای انتشار ان، همچنین رقابت مراکز تحقیقاتی برای اخذ پروژه های بیشتر و خالی نمودن ظرفیت های خود، انگیزه زیادی را برای هر چه سریعتر به نتیجه رساندن پژوهش ها ایجاد کرده است. در این مسیر است که زمینه بسیاری از ناهنجاری هایی که به آنها اشاره شد بوجود می آید. در واقع در فرهنگ پژوهش فست فودی، اخلاق حرفه ای، تفکر انتقادی، کارگروهی و گفتمان پژوهشی به شدت تحت تأثیر قرار می گیرد و به مرور به حاشیه رانده می شود.

به همین دلیل است که خروجی های پژوهشی این فرهنگ فست‌فودی، تناسب چندانی با نیازهای جامعه ندارد و قادر به فهم و حل مسائل کشور نیست. چراکه تأمل لازم در فرایند های پژوهشی انجام نمی گیرد و تمام ابزارها از جمله امکانات مالی و فنی، توان کارشناسی، حتی روش شناسی ها نیز در خدمت سریع به اتمام رساندن پژوهش به کار می رود. به نوعی می توان گفت در فرهنگ امروز پژوهش کشور، هر پژوهشی که زودتر به اتمام برسد نشان دهنده موفقیت و ارزش آن پژوهش است و بر عکس پژوهشی که با تأملات کارشناسی بیشتر در زمان طولانی تر به اتمام برسد پروژه ای ناموفق تلقی می شود. این در حالی است که هیچ گونه ارزیابی که نشان دهد پژوهش های تولیدی چقدر می توانند مسئله ای که باعث طرح آن پژوهش شد را فهم پذیر و راه حل های دست یافتنی برای آن تجویز کنند، وجود ندارد.

بسیاری معتقدند سهم ناچیز و کمتر از 5/0 درصد تولید ناخالص ملی در بخش پژوهش، باعث عدم کارایی این بخش در فرایند توسعه کشور شده است و باید این نرخ به سهم پژوهش در کشورهای توسعه یافته نزدیک شود، اما معتقدم افزایش بودجه های پژوهشی در شرایط کنونی، صرفا به افزایش و رشد چند برابری ناهنجارهای فرهنگ فست فودی پژوهش کمک می کند و در کارایی و اثر بخشی پژوهش ها تأثیر چندانی نخواهد داشت. در جامعه دانشگاهی که فرهنگ کتابخوانی و گفتگوی علمی در آن جایگاهی ندارد، تزریق پول بیشتر صرفا زمینه فساد علمی بیشتری را مهیا می کند.

فرهنگ فست فودی پژوهش، نه تنها قادر به فهم و حل مسائل و بحران های کشور نبوده و نیست، بلکه با تسری ناهنجاری هایی که در جامعه دانشگاهی و پژوهشی به وجود آورده است، امروزه خود مسئله و بحران جدی نظام آموزش عالی و پژوهشی کشور است. گویی عجله ای بیمارگون در کالبد دانشگاه، مراکز تحقیقاتی، شرکت های مشاوره و پژوهشگران نهادینه شده است. عجله ای که جز به منافع فردی و سازمانی به چیزی اجازه تأمل نمی دهد.

در این زمینه بیشتر بخوانید: مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی

خروج از نسخه موبایل