«انطباق تکرارشونده مساله- محور» چه می‌گوید؟

جعفر خيرخواهان (اقتصاددان و استاد دانشگاه فردوسی مشهد)

A9Rvksaik zumf9e 8zw

اکثر کشورهای در حال توسعه، ده‌ها سال است که برای رسیدن به ارتقای سطح زندگی و شاخص‌های رفاهی خود و نزدیک شدن به سطح توسعه کشورهای ثروتمند تلاش می‌کنند، اما با این حال مرتب شکست می‌خورند. به بیان دیگر، مشکلات و بیماری‌های توسعه‌ای به شکلی ماندگار و مزمن درآمده‌اند و گویی قابل حل نیستند. اقتصاد ایران هم در چند دهه گذشته با وجود پیشرفت‌های متناوب، همچنان با مشکلات ساختاری گوناگون مانند اقتصاد وابسته به نفت، رشد اقتصادی ناکافی و نابرابر، سرمایه‌گذاری ناچیز و بی‌کیفیت، نظام اداری ناکارآمد و فساد زده، تخصیص‌ بودجه‌ غیرتوسعه‌ای، تحقیق و توسعه اندک و غیر آن روبه‌رو است. برخی اصلاحات نسبتا ساده است، مانند پرداخت الکترونیکی قبوض خدمات عمومی، الکترونیکی کردن اسناد دولتی، یا ایجاد پنجره واحد ارائه خدمات دولتی؛ اما اصلاحاتی مانند کوچک‌سازی و مناسب‌سازی اندازه دولت، اصلاح ساختار کابینه و وظایف وزارتخانه‌ها، اصلاح و تقویت مدیریت منابع انسانی حکومت، خصوصی‌سازی، مبارزه با فساد، محو فقر و… بسیار سخت و دشوار است. تغییرات ناگهانی و شتابزده در این عرصه‌ها فقط مشکلات گذشته را تشدید می‌کند. مشکلات اصلی به شکاف بین سیاست‌ها و اجرا، شناخت دقیق نداشتن از محیط واقعی، انتخاب «بهترین رویه‌ها» به عنوان راهکار، شواهد- محور نبودن سیاستگذاری، عدم ارزیابی از اثربخشی برنامه‌ها و درس نگرفتن از تجربه‌ها و نداشتن یادگیری قبلی ربط پیدا می‌کند.یک نکته مرتبط اینکه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شخص‌گرایی1 و شخصیت‌محوری حاکم است، معمولا تصور موفقیت هرگونه اصلاحی بدون وجود یک رهبر پیشتاز که از اصلاحات پشتیبانی و در راه آن مبارزه کند، دشوار است. معدود اصلاحات انجام‌ شده متکی به اشخاص یا اصطلاحا قهرمانان اصلاحات بوده است. وابستگی اصلاحات به شخصیت‌ها این خطر را دارد که اصلاحات نهادینه نشود؛ یعنی تضمینی برای تداوم و پایداری اصلاحات در بلندمدت نیست. در جوامع شخص‌گرا معمولا پیشرفت اصلاحات مشروط به بر سر کار ماندن آن مقامات و شبکه‌های وابسته به آنها است. در بیشتر موارد، به محض کنار رفتن حامیان اصلاحات از قدرت، این اصلاحات کند یا متوقف می‌شود.

« انطباق تکرارشونده مساله- محور» چیست؟

انطباق تکرارشونده مساله- محور (پدیا)2 یک روش‌شناسی نوآورانه است که به اجرای برنامه‌ها و پروژه‌ها در بستر توسعه کمک می‌کند. این رویکرد مبتنی بر روش‌های جدید اجرای اقدامات عملی برای مشکلات بسیار دشوار است. پیشفرض این رویکرد این است که چیزی به اسم برنامه کامل، جامع و همه‌جانبه که اصطلاحا «مو لای درزش» نرود، وجود ندارد. ما به جای یافتن و رفتن به سراغ بهترین پاسخ ایده‌آلی و راهکار ممکن، باید از تشخیص و تعریف درست مساله آغاز کنیم.

پدیا مشکل را در کاستی قابلیت‌های نظام اداری می‌بیند؛ نظام اداری ای که دچار فروماندگی بزرگ شده است 3. به این معنا که با وجود انواع تلاش‌ها و ابتکار عمل‌های پیشنهاد، پیشرفت‌ها بسیار کند بوده است. در این رویکرد روشن می‌شود که چرا ادارات به جای توجه به واقعیت رفتار تصنعی را پیشه می‌کنند4، چرا ظاهر و قالب جای کارکرد و وظیفه اصلی را می‌گیرند، چرا ادارات تقلید ظواهر یا همرنگ جماعت شدن5 را برمی‌گزینند و چرا باید حواس‌مان به تحمل بار (مسئولیت) زودهنگام6 باشد. یکی از بخش‌های مهم در این رویکرد، درک انواع فعالیت‌هایی است که حکومت‌ها انجام می‌دهند که برخی از آنها بسیار دشوار7 است و نیاز به استفاده از روش پدیا دارند. در این روش، درک بستر یا ساختار مساله بسیار مهم است و توانایی درگیر کردن مردم که یک منبع مهم برای قابلیت‌سازی حکومت هستند. برای اجرای موفق پروژه‌ها و برنامه‎ها در بستر پیچیده، نه به یک رهبر واحد بلکه به رهبری چندعاملی8 نیاز است. گام اول و اصلی در این روش، شناخت مساله است. باید مفهوم‌سازی به شیوه‌ای باشد که به سمت راه‎حل‌های از قبل موجود و قبلا درک شده، سوءگیری پیدا نکند. مساله را باید چنان ریز و تجزیه کرد تا به علل ریشه‌ای آن دست یافت که از ابزارهایی مانند «تکنیک 5 چرا» استفاده می‌شود. یعنی از جمع صاحبنظران محلی پرسش می‌کنیم چرا این مساله مهم است؟ (تا زمانی که دست‌کم 5 پاسخ متفاوت دریافت کنیم) برای چه کسانی مهم است؟ چه کسانی باید توجه بیشتری به این مساله کنند؟ چگونه آنها را مجبور به توجه بیشتر کنیم؟ در این میان از ابزارهایی مانند «دیاگرام استخوان ماهی» و برگزاری کارگاه حساس‌سازی نیز استفاده می‌شود تا علت‌های فرعی و ثانویه مساله پیچیده اصلی شناسایی شود. برای همکاری و مشارکت دیگران (نمایندگان مردم و سمن‌ها) باید مالکیت نسبت به مساله گسترده شود تا ماهیت آن کاملا درک شود و به شناسایی فضای تغییر9 کمک کند. به این ترتیب یک فضای تغییر سه‌گانه (شامل اختیار، پذیرش و توانایی) ایجاد می‌شود که اجازه می‌دهد تا نقاط ورود به حل مساله را پیدا کنیم. این نقاط ورود اجازه می‌دهند تا شروع به حمله به مساله به شیوه‌ای عملی و انجام شدنی کنیم. فضای تغییر سه‌گانه مناسب چنین فضایی را به ما می‌دهد. یافتن نقاط ورود ساده و شدنی، عامل «ترس و وحشت» از اجرای اصلاحات را بشدت کاهش می‌دهد. اینک آمادگی برای طراحی و اجرای نخستین تکرار از چرخه انطباق تکرارشونده مساله- محور فراهم خواهد شد که از مهمترین جنبه‌های این روش است. با شروع سریع برای اقدام کردن، یادگیری با انجام دادن10 و تکرار انطباقی به نتایج بهتری می‌رسیم و اعتبار اولیه در فرایند اصلاحات به وجود می‌آید. در اینجا است که به سفر طولانی کشف و یادگیری برای مقابله با مسائل اساسی و چالشی وارد می‌شویم و با محک‌زنی و گسترش تدریجی اهداف اصلاحات را به پیش می‌بریم.

یکی از جذابیت‌های رویکرد پدیا این است که حساسیت‌پذیری و انطباق‌پذیری را در محیط‌های بوروکراتیک اغلب نامنعطف تشویق می‌کند؛ اینکه چگونه با مخالفان اصلاحات مذاکره یا مقابله کنیم. این رویکرد نگاه ایده‌آلیستی ندارد و تفکر، تامل و آزمون و خطا را تشویق می‌کند و اینکه برای حل مسائل سیاستی، مسیر بومی متفاوتی را پیدا کنیم. محیط محلی بسیار مهم است. البته استفاده از تجربه دیگران و سایر کشورها در حد آشنایی و ایده گرفتن و خطرات و موانع را دیدن (تصویر بزرگتری از ابعاد کار پیدا کردن) توصیه می‌شود، اما نه به این معنا که به شکل تقلید صرف و نعل به نعل درآید. در محیط نامناسب و ضداصلاحات داخلی هم حتی می‌توان نمونه‌های موفق از اصلاحات یافت که باید از آن الگو گرفت و استفاده کرد.

مشکلات رویکرد پدیا

  1. personalism
  2. Problem-Driven Iterative Adaptation (PDIA)
  3. big stuck
  4. administrative fact fiction
  5. isomorphic mimicry
  6. premature load bearing
  7. wicked hard
  8. multi-agent leadership
  9. change space
  10. Learning by doing
خروج از نسخه موبایل