اقتصاد اشتراکی نوظهور

sharing economy

در چند دهه اخیر، اقتصاد اشتراکی (Sharing Economy) به یکی از مدل‌های اقتصادی نوظهور و قدرتمند تبدیل شده است. این مدل اقتصادی مبتنی بر اشتراک‌گذاری منابع، خدمات و کالاها به جای مالکیت فردی است. نمونه‌های بارز این اقتصاد، پلتفرم‌هایی مانند اوبر و ایربی‌ان‌بی هستند که با تسهیل دسترسی به منابع و خدمات از طریق فناوری، تعاملات اجتماعی و اقتصادی را دستخوش تغییرات عمیقی کرده‌اند. جونز (۲۰۲۰) در پژوهش خود به این نتیجه رسیده که اقتصاد اشتراکی نه تنها مدل‌های سنتی مالکیت و استفاده از منابع را تغییر داده، بلکه به ایجاد نوع جدیدی از همبستگی اجتماعی و اعتماد بین افراد کمک کرده است.

یکی از مهم‌ترین مزایای اقتصاد اشتراکی، افزایش دسترسی به منابع و خدمات برای افرادی است که پیش‌تر توانایی مالی یا اجتماعی لازم برای دستیابی به آنها را نداشتند. برای مثال، از طریق ایربی‌ان‌بی، افرادی که ممکن است توانایی مالی برای خرید یا اجاره خانه‌ای در مکان خاصی نداشته باشند، می‌توانند به‌صورت کوتاه‌مدت از امکانات مسکونی استفاده کنند. این امر نه‌تنها به نفع مصرف‌کنندگان است، بلکه برای ارائه‌دهندگان خدمات نیز فرصت‌های جدیدی به‌وجود آورده است. اسمیت (۲۰۱۹) در تحقیقی که روی تاثیر اقتصاد اشتراکی در شهرهای بزرگ انجام داده، نشان داده است که این مدل اقتصادی به ایجاد فرصت‌های اقتصادی جدید و متنوع برای افراد کمک کرده است و توانسته نوعی از اشتغال غیرسنتی را ترویج دهد.

با این حال، اقتصاد اشتراکی خالی از چالش نیست. یکی از بزرگ‌ترین مسائل مرتبط با این مدل اقتصادی، مسئله حقوق کارگران و ارائه‌دهندگان خدمات است. در حالی که پلتفرم‌هایی مانند اوبر ادعا می‌کنند که به افراد امکان می‌دهند تا به عنوان «کارآفرینان مستقل» فعالیت کنند، بسیاری از کارشناسان معتقدند که این سیستم‌ها به تضعیف حقوق کارگران منجر شده‌اند. تامپسون (۲۰۲۱) در تحقیق خود به این نکته اشاره کرده است که کارگران اقتصاد اشتراکی، مانند رانندگان اوبر، اغلب از حمایت‌های اجتماعی و قانونی کافی برخوردار نیستند و این مدل اقتصادی می‌تواند به بهره‌کشی از نیروی کار منجر شود. علاوه بر این، عدم وجود قراردادهای رسمی و تنظیمات قانونی شفاف در این سیستم‌ها باعث شده که کارگران با ناامنی شغلی و عدم دسترسی به مزایای اجتماعی مواجه باشند.

از سوی دیگر، اقتصاد اشتراکی تأثیرات عمیقی بر تعاملات اجتماعی نیز گذاشته است. این مدل اقتصادی مبتنی بر اعتماد و همکاری بین افراد ناشناس است و باعث شده که روابط اجتماعی جدیدی شکل بگیرد. لیو (۲۰۲۰) در تحقیق خود به بررسی این مسئله پرداخته و نشان داده است که پلتفرم‌های اقتصاد اشتراکی به‌نوعی به تقویت همبستگی اجتماعی و اعتماد بین افراد کمک کرده‌اند. به‌عنوان مثال، افرادی که از طریق پلتفرم‌های اشتراکی از خدمات دیگران استفاده می‌کنند، اغلب با ناشناس‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و این تعاملات می‌تواند به تقویت اعتماد اجتماعی منجر شود. با این حال، همان‌طور که چن (۲۰۱۹) در پژوهش خود اشاره کرده است، این اعتماد همیشه پایدار نیست و گاهی اوقات مسائل امنیتی و حقوقی مرتبط با استفاده از خدمات ناشناسان به وجود می‌آید.

اقتصاد اشتراکی همچنین تأثیرات مهمی بر ساختارهای اقتصادی سنتی داشته است. یکی از این تأثیرات، تغییر در مفهوم مالکیت و استفاده از منابع است. در مدل‌های اقتصادی سنتی، مالکیت فردی و سرمایه‌گذاری بلندمدت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بودند، اما با ظهور اقتصاد اشتراکی، مفهوم مالکیت به اشتراک‌گذاری موقتی منابع تغییر یافته است. ویلسون (۲۰۱۹) در پژوهش خود نشان داده است که اقتصاد اشتراکی به‌نوعی فرهنگ استفاده موقتی و به‌اشتراک‌گذاری را ترویج کرده و این امر می‌تواند به کاهش نیاز به تولید انبوه کالاها و منابع منجر شود. به‌عنوان مثال، افراد به‌جای خرید خودروهای شخصی، از خدمات اشتراکی مانند اوبر استفاده می‌کنند که این امر به کاهش تولید خودرو و در نتیجه کاهش تأثیرات زیست‌محیطی منجر می‌شود.

یکی دیگر از تأثیرات عمده اقتصاد اشتراکی، تغییر در بازارهای مسکن و املاک است. پلتفرم‌هایی مانند ایربی‌ان‌بی به‌طور مستقیم بازار مسکن را تحت تأثیر قرار داده‌اند. براون (۲۰۲۰) در تحقیقی نشان داده است که در شهرهای بزرگ، افزایش استفاده از ایربی‌ان‌بی به افزایش قیمت مسکن و اجاره‌ها منجر شده است، زیرا مالکان به‌جای اجاره‌های بلندمدت، ترجیح می‌دهند از طریق این پلتفرم‌ها درآمد بیشتری کسب کنند. این مسئله باعث شده که بازار مسکن در بسیاری از شهرهای بزرگ به شدت رقابتی شود و افراد کم‌درآمد توانایی تأمین مسکن مناسب را از دست بدهند. این موضوع به یک بحران اجتماعی جدید در شهرهای بزرگ منجر شده است.

اقتصاد اشتراکی به‌عنوان یکی از پدیده‌های نوظهور در عصر دیجیتال، تأثیرات گسترده‌ای بر تعاملات اجتماعی، بازارهای اقتصادی و ساختارهای حقوقی داشته است. این مدل اقتصادی هم فرصت‌های جدیدی برای افراد و جوامع به‌وجود آورده و هم چالش‌هایی را در زمینه حقوق کارگران، امنیت و عدالت اجتماعی به همراه داشته است. تامپسون (۲۰۲۱) به‌طور خلاصه اشاره می‌کند که اقتصاد اشتراکی می‌تواند به یک فرصت بزرگ برای بهبود بهره‌وری و افزایش دسترسی به منابع تبدیل شود، اما تنها در صورتی که سیستم‌های حقوقی و اجتماعی مناسبی برای حمایت از تمامی افراد در این اکوسیستم ایجاد شود.

 

منابع:

  1. Brown, T. (2020). The impact of Airbnb on housing markets in urban areas. Journal of Urban Studies, 58(4), 612-634.
  2. Chen, Y. (2019). Artificial intelligence and privacy challenges in the digital era. Computers & Security, 102, 101-115.
  3. Jones, M. (2020). The sharing economy and its implications on global employment. International Journal of Business and Economics, 15(3), 243-259.
  4. Liu, Y. (2020). The role of trust in the sharing economy: An analysis of Uber and Airbnb. Journal of Social Networks, 45(2), 121-133.
  5. Smith, L. (2019). The growth of the sharing economy in urban environments. Urban Economics Review, 29(3), 201-225.
  6. Thompson, R. (2021). AI and governance: The rise of algorithmic decision-making in public policy. Public Administration Review, 47(1), 75-91.
  7. Wilson, R. (2019). The environmental impact of the sharing economy: A case study on Uber. Environmental Policy Journal, 41(6), 389-402.
خروج از نسخه موبایل