انقلابی در راه است؟

جولین بُرگِر | دبیر سرویس مسایل جهان روزنامه گاردین - ترجمه‌ی گیتی بهرامی، دانشجوی دکتری سلامت و رفاه اجتماعی

دولت‌ها از دهه ۸۰ در حال ‌عقب‌نشینی‌اند و اوج این ‌عقب‌نشینی مربوط به دوره تاچر و ریگان بوده است. اما به نظر ‌می‌رسد با شوک تاریخی‌ای که همه‌گیری جهانی ویروس کرونا وارد کرده است، این وضعیت ممکن است تغییر کند.

رونالد ریگان در ۱۹۸۶ به کنایه گفته بود «وحشتناک‌ترین جمله‌ی ده‌کلمه‌ای این است: من نماینده‌ی دولت‌ام و اینجا آمده‌ام تا کمک کنم». ولی این سخن امروزه دیگر مزه‌اش را از دست داده. در بسیاری از نقاط جهان مردم از انتظار اینکه حکومت‌ها برای مقابله با ویروس کرونا کاری بکنند، ناامید شده‌اند.

نگرش ریگانی به دولت بیش از سه دهه است که بدل به عقیده‌ای ایمانی شده و در خارج از آمریکا به‌خصوص در بریتانیا با کمک مارگارت تاچر اشاعه یافته و قلب زمین بازی سیاست را در هر دو کشور تسخیر کرده است.

البته آن نفرت از دولت گزینشی بود: ریگان در آن روزها، مانند دونالد ترامپ در روزگار ما، کسری‌های بزرگی به بار آورد، هزینه‌های زیادی را صرف صنایع دفاعی کرد و برای شرکت‌ها یک نظام رفاهی از طریق یارانه‌ها و معافیت‌های مالیاتی ایجاد کرد. این در حالی بود که در هر دو طرف اقیانوس اطلس [در آمریکا و بریتانیا]، نگرش غالب این بود که دولت باید هر جا که ممکن است از تلاش برای کنترل نابرابری و فراهم کردن خدمات برای افراد کم‌برخوردار دست بردارد.

نگرش ریگانی به دولت بیش از سه دهه است که بدل به عقیده‌ای ایمانی شده و در خارج از آمریکا به‌خصوص در بریتانیا با کمک مارگارت تاچر اشاعه یافته و قلب زمین بازی سیاست را در هر دو کشور تسخیر کرده است

در حال حاضر نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه شوک ناشی از کوید-۱۹ ممکن است این نگرش را به چالش بکشد. بیماری‌ها و توده‌ی عظیم بیکاران همیشه در جذب نیروی تازه برای آرمان دولت بزرگ‌ به مراتب بهتر از هر مانیفست حزبی عمل کرده‌اند و این بحران هم بعید است که استثنایی بر این قضیه باشد.

برخی از مورخان و متخصصان علوم اجتماعی معتقدند که همه‌گیری جهانی کرونا ‌می‌تواند به نقطه‌ی عطفی در تاریخ بدل شود؛ چیزی شبیه «طرح نو»‌ (New Deal)[برنامه‌ی رفاه اجتماعی فرانکلین روزولت در سال‌های ۱۹۳۳تا ۱۹۳۹] در آمریکا یا دولت «حزب کارگر» پس از جنگ جهانی دوم در بریتانیا.

فیونا هیل، مورخ بریتانیایی‌تبار که مدتی در شورای امنیت ملی ترامپ کار کرده است، ‌می‌گوید: «در ۳۰ سال گذشته ما در مسیری بودیم که در آن فرد بر جامعه اولویت داشت. و حالا داریم به طرز فکر والدین و اجدادمان بر می‌گردیم که طبق آن، اجتماع است که باید آدم‌ها را گرد هم بیاورد».

هیل به عنوان شاهد به ۷۵۰هزار نفری اشاره می‌کند که در بریتانیا برای انجام کار داوطلبانه در «خدمات ملی سلامت» (NHS) [نظام طب ملی انگلیس] نام‌نویسی کردند و نیز به موجی از جنبش‌های مبارزه با تغییرات اقلیمی در دو طرف اقیانوس اطلس: «من واقعا فکر می‌کنم اشتیاق زیادی در جوانان وجود دارد تا اقدامات بیشتری در دولت انجام دهند. ما این چرخش و تحول را به‌عینه ‌می‌بینیم.»

برخی از بزرگترین نوسانات در افکار عمومی، در کشورهایی به وجود آمده است که نقش دولت در‌ رفاه‌ اجتماعی به سرعت در حال ‌عقب‌نشینی بوده است.

تغییر جهت افکار عمومی درباره نقش دولت در ایالات متحده‌ و انگلیس بیشتر به چشم می‌آید، چون کرونا وقتی سر رسید که حکومت‌های آنها به دنبال از بین بردن نظام‌های دیرینه رفاه اجتماعی بودند و حالا به سختی تلاش ‌می‌کنند تا نسخه‌های موقتی از این نظام‌ها را دوباره اجرا کنند

ایالات متحده‌ و انگلیس بیشتر به چشم می‌آیند، چون کرونا وقتی سر رسید که حکومت‌های آنها به دنبال از بین بردن نظام‌های دیرینه رفاه اجتماعی بودند و حالا به سختی تلاش ‌می‌کنند تا نسخه‌های موقتی از این نظام‌ها را دوباره اجرا کنند.

چیزی که هنوز مشخص نیست، این است که به محض‌ اینکه کوید-۱۹ آن قدر مهار شد که مردم توانستند به کار برگردند، آیا این اقدامات موقت، متوقف خواهند شد؟ یا بخش‌هایی از آن باقی خواهد ماند؟

همه گیری‌ ویروس کرونا می‌تواند نوعی دیگر از دولتگرایی نیز دامن بزند. دولت‌گرایی‌ای که به «برادر بزرگتر» [اشاره به تعبیر جورج اورول از دولت قیم‌ماب در رمان مشهور ۱۹۸۴] شبیه‌تر است تا «جامعه بزرگ» [اشاره به برنامه لیندون جانسون، رئیس‌جمهور آمریکا برای فقرزدایی و نابرابری نژادی]. با فراهم کردن پوششی برای آنکه حکومت‌ها آزادی‌های مدنی را محدود و قدرت خود را بر مردم تحکیم کنند؛ همان کاری که ویکتور اوربان [نخست‌وزیر دست راستی مجارستان] در مجارستان انجام داده است. یا اتفاقی که در چین افتاد: هنوز شواهد چندانی در دست نیست که نشان دهد رهبران چین مسئولیت ناتوانی خود در مهار همه‌گیری موضعی کرونا در ووهان و کنترل منشأ آن را پذیرفته باشند وتا کنون پاسخ آنها به انتقاد، سرکوب بیشتر مخالفان و دانشمندان بوده است.

شیوع ویروس کرونا یک موج تشدید نظارت بر مردم ایجاد کرده است که بسیاری از آزادی‌خواهان مدنی در هراس‌اند که پس از همه گیری به نظارت دائم تبدیل شود.

این رشد پیوسته‌ی قدرت دولت ‌می‌تواند با ارائه‌ی گسترده‌تر خدمات عمومی همراه باشد یا بر آنها تقدم پیدا کند. هرچه حکومتی برای مردمش کمتر کار کند، باید آنها را بیشتر کنترل کند.

در ایالات متحده، اگر دولت ترامپ بر ‌عقب‌نشینی‌ از اشکالی از حمایت اجتماعی اصرار کند که در اکثر دموکراسی‌های غرب مدت‌ها مرسوم بوده، احتمالا‌ با مقاومت مواجه خواهد شد.

جان اشمیت، نایب رییس «موسسه سیاست اقتصادی» در واشنگتن می‌گوید: «فکر ‌می‌کنم ویروس کرونا ناکارآمدی‌ تور ایمنی اجتماعی آمریکا را آشکار کرده است.» یک چیز خیلی پایه‌ای که سایر اقتصادهای پیشرفته دنیا برای کارگران تضمین ‌می‌کنند، حداقل دستمزد در روزهای بیماری است. ایالات متحده هیچ قانونی در سطح ملی برای مرخصی استعلاجی ندارد.

او ‌می‌گوید:«برای من سخت است تصور کنم که وقتی غائله‌ی کرونا خوابید، قانون‌گذاران ایالتی، محلی و فدرال به این سیاست طولانی مدت شکست‌خورده نپردازند.»

دو حوزه دیگر اینجا وجود دارد که اشمیت پیش‌بینی کرده برای تغییر همیشگی آن‌ها تقاضا وجود دارد. یکی از آنها بیمه بیکاری است که در حال حاضر یک لحاف چهل‌تکه نحیف از نظام‌های مختلف در ایالات مختلف است و در مجموع به حداقلی‌ترین استاندارد در سطح ملی منجر شده.

حوزه دیگر، نظام درمانی است. از آنجا که آمریکایی‌ها دارای بیمه‌های ناقص‌اند یا اصلا بیمه ندارند، خیلی از آن‌ها به خاطر هزینه‌های پزشکی ورشکسته می‌شوند و این ‌می‌تواند کار ترامپ‌ را برای لغو قانون «مراقبت قابل پرداخت اوباما» (Affordable Care Act) سخت‌تر کند؛‌ قانونی که‌ دامنه پوشش بیمه درمانی را افزایش داد و می‌تواند به گسترش بلندپروازانه نظام درمانی دولتی بینجامد.

برای بوریس جانسون از لحاظ سیاسی، اوضاع از این هم سخت‌تر هم خواهد بود تا بر سر اصول «نظام طب ملی انگلیس» (NHS) در مذاکرات تجاری با واشنگتن چانه‌زنی کند، بخصوص‌ بعد از اینکه همین نظام خدمات سلامت بود که زندگیش را نجات داد.

هنوز برای پیش‌بینیِ تاثیر شوک ویروس کرونا بر انتخابات امسال آمریکا خیلی زود است. در صورتی که همه چیز ثابت باشد، محبوبیت بیشترِ تور ایمنی اجتماعی مبتنی بر بودجه دولت، به آراء بیشتری برای دموکرات‌ها‌ تبدیل خواهد شد که به طور سنتی از این سیاست‌ها حمایت کرده‌اند. اما ترامپ هم می‌خواهد زمین بازی را به دست بگیرد و در نتیجه مثلا اصرار دارد اسمش بر روی تک‌تک چک‌های ۶۰۰ دلاری که دولت فدرال هر هفته برای مزایای تکمیلی بیکاری ارسال ‌می‌کند، باشد.

البته نقش وفاداری‌های فرهنگی و سیاسی در انتخابات بیش از نقش سیاست‌های اجتماعی است.

آرلی هوکشیلد، جامعه شناسی که درباره‌ی جناح راست آمریکا زیاد نوشته و در کنتاکی نظاره‌گر واکنش‌ها به بحران [کرونا] است، می‌گوید: «حامیان ترامپ عموما افراد مسن و دارای وضعیت سلامت ضعیف هستند و اگر یقه آبی هم باشند، در عمل شانس کمتری وجود دارد شغلی داشته باشند که بشود در خانه انجام داد؛ چیزی که در این مدت کوتاه اتفاق افتاده، بسیاری از اعتقادات آنها را به چالش کشیده است.»

او گفت با این حال به نظر ‌می‌رسد این بحران‌ تاثیر کمی بر هویت و وابستگی سیاسی داشته باشد: «گرایش [سیاسی] به هیچ وجه فوری تغییر نمی‌کند. من فکر می‌کنم آن‌ها [هوداران ترامپ] دوباره می‌روند به او رای می‌دهند همانطور که در سال ۲۰۱۶ این کار را کردند.»

مانور هواداران مسلح ترامپ در برابر ساختمان‌های دولتی در میشیگان | ۱۵ آوریل ۲۰۲۰
مانور هواداران مسلح ترامپ در برابر ساختمان‌های دولتی در میشیگان | ۱۵ آوریل ۲۰۲۰

اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، افراد کمی اعتقاد دارند که تغییر پایداری در نقش دولت پدید آید. غریزه‌اش دنبال آن است که رهبری در بحران را دست بگیرد و باز مثل ۱۳مارس، وقتی وضعیت اضطراری اعلام می‌‌کند مدیران شرکت‌های بزرگ را در باغ گل [واقع در بال غربی کاخ سفید] به خط کند.

در باره اینکه دولت دموکرات‌ [احتمالی] جو بایدن هم باید نیروی پیش‌برنده تحولات باشد یا نه، نظرها متفاوت است.

تدا اسکاچپل، استاد جامعه‌شناسی‌ هاروارد می‌گوید: «شاهد اتحاد نزدیکی بین جناح‌های چپ و میانه‌ی حزب دموکرات هستیم. اگر دموکرات‌ها‌ سنا را هم به تصرف خود در آورند، فکر می‌کنم زمینه برای یک تغییر جهت واقعی‌ ایجاد می‌شود؛ و این اولین تغییر مهم از زمان ریگان تا به‌حال‌ خواهد بود.»

دین بیکر، یکی از بنیانگذاران «مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاستگذاری» در واشنگتن و یکی از اولین اقتصاددانانی که حباب مسکن در آمریکا را شناسایی کرد -حبابی که زمینه را برای سقوط مالی جهانی در ۲۰۰۸‌ فراهم کرد- ‌می‌گوید آن بحران نشان داد که چقدر نظام اقتصادی در برابر این شوک‌ها غیرقابل نفوذ است و مهم نیست که چه کسی در دولت باشد.

بیکر می‌گوید: «این فکر که ما این تجربه وحشتناک را داشته‌ایم و اکنون همه ‌می‌خواهند از آن درس بگیرند، در ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ صادق نبود و بعید ‌می‌دانم در حال حاضر نیز صادق باشد.»

این احتمالا بیشتر به عمق و مدت شوک ویروس کرونا بستگی دارد. هر هفته که می‌گذرد، احتمال بهبود سریع V شکل [رکود سریع و سپس رونق سریع] کمتر‌ و احتمال بهبود تدریجی U شکل [رکود تدریجی و رونق تدریجی] یا حتی رکودی طولانی مدت، بیشتر به نظر می‌رسد. در چنین شرایطی راه‌حل‌هایی قبلا غیرقابل تصور می‌آمدند، بیشتر به مذاق‌ها خوش می‌آیند.

برانکو میلانوویچ، اقتصاددان دانشگاه سیتی نیویورک ‌می‌گوید: «مردم این بحران را شبیه بحران مالی‌ ۲۰۰۸ می‌بینند، اما من فکر می‌کنم این مشابه‌پنداری‌ غلط است. مقایسه با جنگ بسیار بهتر است زیرا هم شوک عرضه و هم شوک تقاضا وجود دارد. رکود طولانی‌مدت اقتصادی ‌می‌تواند به ارزیابی مجدد از نقش دولت منجر شود.»

با این حال میلانوویچ هشدار داد که این احتمال نیز وجود دارد که حمایت گسترده افکار عمومی از نظام درمانی همگانی و تور ایمنی اجتماعی قوی هیچ بازتابی در نظام سیاسی آمریکا پیدا نکند. او می‌گوید: «آنچه ما واقعاً در آمریکا با آن مواجه خواهیم بود، اختلاف فزاینده بین «تقاضا برای تغییر» و «نبود هر گونه تغییر» است.»

خروج از نسخه موبایل