لیبرالیسم آموزه ای سیاسی است که بر طبق آن هدف و مقصود از دولت به منزله مجمعی از افراد مستقل ، تسهیل برنامه ها (یا سعادت) اعضای خود است. دولت ها نباید برنامههای خاص خویش را تحمیل کنند.لیبرالیسم، مانند شریک اعتقادی خود یعنی محافظه کاری شاخه ای از سنت سیاسی مغرب زمین است؛ این دو اصطلاح، با قدری ابهام و اختلاط ، هم به معنای کلی و هم به معنای خاص به کار میروند.
لیبرالیسم ،به معنای کلی، به کلیت سنت فکری و رفتاری مدرن غربی اطلاق می شود که در مقابل نظم های سنتی آسیایی و آفریقایی قرار میگیرد. منتقدان دنیای نوین غرب همچنین مارکسیست ها، یا انواع گوناگون بنیادگرا های دینی، لیبرالیسم را به منزله جنبه عقیدتی سرمایهداری مورد حمله قرار میدهند. از این جهت، لیبرالیسم به معنای رهایی امیال فرد از اکثر قیدو بندهای نظم سنتی است . ولی در سیاست عملی و بالفعل اروپا، لیبرالیسم به معنای مجموعه اندیشه های خاصی است که وجه تمایز طرفداران آن از محافظهکاران و سوسیالیست ها است.
خود همین اندیشه هایی که این شکلی خاص لیبرالیسم را به وجود می آورد، نسل به نسل تغییر میکند.
لیبرالیسم یکی از برندگان اصلی احیای تفکر سیاسی هنجاری از دهه ۱۹۶۰ به بعد بوده است.دو فکر اخلاقی اساسی که لیبرالیسم همیشه بر اساس آنها تشریح شده – یعنی فکر حقوق و فایده- بهصورت بدیعی رشد و گسترش یافته است. /فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم