در حالیکه بخش قابل توجهی از جمعیت کشور تحت انواع فشارهای اقتصادی و اجتماعی قرار دارد و این همه ناشی از انواع ناکارآمدی حکومت است، انجمن جامعهشناسی ایران در مسائل داخلی به ارسال نامههای محافظهکارانه و غیرانتقادی به مقامات بسنده میکند.
اما از سوی دیگر اقدام به ارسال نامهی انتقادی به انجمنهای بینالمللی و جهانی جامعهشناسی برای رفع تحریمها مینماید، بدون اینکه سیاستهای تحریمزای حکومت را مورد نقد قرار دهد!
نگرانیای که هماکنون میان جامعهشناسان ایرانی در اثر این نوع عملکرد انجمن جامعهشناسی ایران پدید آمده است و این از نظر من نگرانی بهحقی است این است که آیا انجمن جامعهشناسی در اثر محافظهکاری فزاینده در حال تبدیل شدن به ادارهای دولتی است؟
اگر اینگونه نیست، چرا انجمن جامعهشناسی ایران در نامهپراکنیهای اخیر، همچون شعبهای از وزارت خارجه عمل کرده است؟ و حتا اشارهای ملایم نیز به سیاستهای تحریمزای حکومت نکرده است. این در حالی است که همه میدانیم اینگونه سیاستهای تحریمزای حکومت چه فشار اقتصادی کمرشکنی بر مردم ایران و خانوادههای ایرانی، بهویژه طبقات محروم و آسیبپذیر، وارد کرده است.
کسانیکه از موفقیت انجمن جامعهشناسی ایران در نامهپراکنیهای اخیر سخن گفتهاند و نیز مدیران انجمن جامعهشناسی ایران، لازم است به این نگرانی پاسخ دهند.
بهراستی آیا حفظ انجمن به هر ترتیبی موجه است؟ آیا انجمنی که در حال تبدیل شدن به ادارهای دولتی است، از نظر اعضای آن، انجمنی مطلوب است؟