شاید در نگاه اول عنوان این نشست نامرتبط با علوم انسانی و خصوصا علوم اجتماعی باشد. اما این گونه نیست. دکتر مهدی گلشنی، رییس گروه فلسفه علم دانشگاه شریف، در این نشست به مشکلات فعلی دانشگاه شریف، پولیسازی، نظام اشتباه رتبهدهی و خصوصاً حذف علوم انسانی در این دانشگاه میپردازد. بخشی از صحبتهای وی در ادامه منتشر شدهاست و فایل صوتی نشست را نیز میتوانید در همین نوشته گوش بدهید.
دکتر مهدی گلشنی:
حضور افرادی چون دکتر نقدآبادی و بنایی در کمیتههای مختلف دانشگاه شریف، این مملکت را نابود خواهند کرد. به دانشجو گفته است برو هر وقت یک مقاله نوشتی و دانشمند شدی برگرد برای جذب!
با دکتر رشتچیان صحبت میکنم و میبینم همه چیز برای ایشان رتبهبندی دانشگاه است. بابا این رنکینگ دانشگاه را غربیها برای ما درست کردهاند که سرگرم شویم.
محال است از ژاپن و آلمان و فرانسه آمار واقعی مقالات و ISI بیابید. اصلاً در بسیاری از ممالک پیشرفته غرب مقاله ISI ملاک نیست. اگر اینها ملاک باشند دیگر چرا یک نفر باید در پروژهای ملی شرکت کند؟ از پروژه ملی مقاله ISI بیرون نمیآید!
آقای دکتر فتوحی کجا زندگی میکنید؟
فارغ التحصیلان ما بازمیگردند برای جذب و از او مفاله میخواهیم. کدام دانشگاه برتر در دنیا در قدم اول از کسی که یک سال از فارغ التحصیلیاش گذشته است، مقاله میخواهد که شما میخواهید؟
دانشجوی فیزیک چه مفالهای میخواهد ارائه دهد؟ بعد همین آدمها میروند استنفورد و پرینستون جذب میشوند. استنفورد و پرینستون از متقاضی مقاله نمیخواهد، شما میخواهید؟
چرا فراری میدهیم این نخبگان را؟
سالها پیش دکتر سهراب پور به شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد تا از پردیس دفاع کند که من به شدت مخالفت کردم. دانشگاه باید به کار علمی خودش بپردازد نه آنکه به کسانی که در کنکور قبول نشدند مشغول شوند.
چرا شأن دانشگاه را پایین آوردهایم به خاطر جذب بودجه؟
استاد عظیم الشأن برق در آن سالها به دانشجویان دولتی خودش گفته است که شنبه و یکشنبه کلاسهایمان را برگزار میکنیم. این کار را کرده است تا از دوشنبه تا آخر هفته به کیش برود و به خاطر ترفیع و درآمد بیشتر وقت خود را صرف دانشجویانی کند که کیفیت مطلوب را ندارند. بعد از آن هم که کلاسها را به داخل پردیس اصلی دانشگاه آوردند.
یکی دیگر از مشکلات آن است که یک دانشجو برای افزایش کیفیت کار خودش میخواهد درسی خارج از برنامه عادی اخذ کند و ما از او پول میگیریم. دانشجوی علاقهمند چه گناهی دارد که باید ۵۰۰ هزار تومان برای یک درس اضافی مرتبط و اساسی پول دهد؟
مشکل دیگر مردن اخلاق در دانشگاه است. نمونههایی از برخورد آقای دکتر نقدآبادی؛ دانشجو معرفی کردهایم با معدل و رزومه فوق
[bs-quote quote=”مهدی گلشنی (زاده ۱۳۱۷، اصفهان)، فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم ، مترجم، استاد دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. او از برگزیدگان همایش چهرههای ماندگار در عرصهٔ فیزیک و برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است.وی همچنین عضو هیات امنای جایزه فریدون منصوری در نظریه ریسمان است.” style=”style-2″ align=”left” author_name=”دکتر مهدی گلشنی” author_job=”بنیانگذار و رئیس گروه فلسفه علم دانشگاه شریف” author_avatar=”https://engare.net/wp-content/uploads/2018/06/drgolshani.jpg”][/bs-quote]
العاده در دوره ارشد و دکترا که رد شد. چرا؟
زیرا یک نمره ۱۲ در کارنامه لیسانس خودش داشت! در حالی که نبوغ پدیدهای است که ممکن است در ارشد یا دکترا بروز پیدا کند. انیشتین در لیسانس درس افتاده داشته است!
یکی دیگر از مسائل، عجله در بازنشسته کردن برخی استادان است. استاد فیزیک را بدون ابلاغ قبلی با یک نامه بازنشسته کردهاند.
لازم است به علوم انسانی رو بیاوریم. بارها به دکتر فتوحی گفتهام. ما که با الگوبرداری از MIT ساخته شده ایم، ببینید MIT چه تغییراتی کرده است؟ برنامه فلسفه علم و تاریخ جدی دارند و برای آن دانشکده جدا دارند.
زمانی فکر میشد که علم و فناوری برطرف کننده جمیع نیازها هست. جهان غرب بعد از جنگ جهانی دوم سراغ علوم انسانی رفت. علم و فناوری به ما میآموزد که چه کارهایی میتوانیم بکنیم اما علوم انسانی به ما میآموزد که چه باید بکنیم.
علوم انسانی شما را آماده میکند که وظایف شهروندیتان در قبال مسئولیت اجتماعیتان خوب انجام بدهید.
علوم انسانی به شما اجازه می دهد که با ایده های خلاق خارج از حوزه خودتون آشنا بشوید.
علوم انسانی به شما مهارتهای انتقاد از خود را می دهد.
علوم انسانی به شما توانانیی ارتباط و همکاری با دیگران را میدهد.
به کمک علوم انسانی می توانید تاثیر علم و فناوری را در جامعه بفهمید.
انیشتین: کافی نیست که به یک انسان یک تخصص آموزش داده شود، زیرا اگر چه او میتواند ماشینی مفید باشد اما شخصیتی انسانی با رشد موزون نخواهد بود. لازم است دانشجو شناخت و احساس زندگی از زیباییها و اموری که از لحاظ ارزشی خوب هستند، داشته باشد. و الا وی با این دانش تخصصی بیشتر شبیه یک سگ تربیتشده خواهد بود تا انسانی که به طور موزون رشد یافته است. او باید بیآموزد که اهداف انسانها و توهمات و رنجهای آنها را بفهمد تا رابطهای مناسب با جامعه و همگنان خود پیدا کند. این چیزی ست که من در نظر دارم وقتی میگویم علوم انسانی مهم است. تاکید بیش از حد روی سیستم رقابتی و تخصص ناقص به خاطر مفید نشان داده شدن فوری آن، روحیهای را که همه حیات فرهنگی و از جمله دانش تخصصی به آن وابسته است، از بین میبرد.
هر دانشجو باید تعداد قابل توجهی واحد علوم انسانی بگذراند تا دورهاش تمام شود. ما نهایتاً اینجا یک درس اخلاق مهندسی ارائه دهیم.
متاسفانه بسیار از عقده حقارت رنج میبریم. احساس هویتمان را از دست دادیم. آیا ما توانستهایم افرادی را تربیت کنیم که بازگردند و به جامعه خود خدمت کنند؟
چینیها چند نوبلیست و دانشمند سرشناس در جهان دارند که همه کارهایشان را در آمریکا انجام دادند و برای خود کسی شدند. اما با همهی سرشلوغی و ابهت خود، سالی دو سه ماه به چین برمیگردند تا به پژوهشگران خود در چین کمک کنند.
خروجی دانشگاه ما آنقدر بی مهارت است که حتی توانایی برقراری ارتباط با جامعه خود را ندارد.
زمانی در این کشور دکتر عباس چمران، برادر بزرگ شهید چمران، رئیس دانشکده برق شریف بود. دغدغهی او در زمان مسئولیتش این بود که فارغ التحصیلان دانشگاه را راهی وزارت نیرو کند تا مسائل مملکت را به دست بگیرند.
فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است. برخی در این کشور و دانشگاه طوری با دانشجو برخورد میکنند که جوانان از این کشور فراری میشوند.
یکی از دلایل عقب ماندگی ما، علم عاری از حکمت است. دلایل آن هم قابل شمارش است. مثلا تخصصی و باریک شدن علم، تشنگی قدرت و ثروت، غفلت از مسائل اخلاقی و غفلت از سوالات بنیادین زندگی است.
دانشگاه شریف به اموری اقبال پیدا کرده است که عاری از کیفیت است. ملاک شده است تعداد و اندکس (Index) مقاله. بارها دکتر نقدآبادی، معاون تحصیلات تکمیلی وزارت علوم را دعوت کردم به مناظره که نپذیرفت.
دکتر فتوحی یک بار در جواب نامه من نوشتند که باید با همه در دانشگاه علیالسویه برخورد کنیم. متأسفانه این نشان میدهد که معنی عدالت را درست متوجه نشدهاند. عدالت با برابری متفاوت است.
صحبت آخر من با دکتر فتوحی:
تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش/ حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کردم که انتخاب رئیس دانشگاه در دوره قبل از انقلاب بسیار بهتر و هوشمندانهتر بود تا بعد از انقلاب!
دکتر فتوحی یک بار در جواب نامه من نوشتند که باید با همه در دانشگاه علیالسویه برخورد کنیم. متأسفانه این نشان میدهد که معنی عدالت را درست متوجه نشدهاند. عدالت با برابری متفاوت است.
عدالت یعنی هر کس باید سر جای خودش قرار بگیرد. نمیتوان متقاضی جذب رشته برق و اقتصاد و فلسفه و مهندسیهای دیگر را با یک معیار ارزیابی کرد.
مشاهده فیلم نشست:
Image already added