این مفهوم اکثر اوقات با زبان “در حالت کاربرد” مترادف دانسته میشود، یعنی متوجه متن/ متونی است که واقعا در وضعیت های ارتباطی واقعی و اصیل وجود دارد. از این رو گفتمان در چندین رشته و زیر رشته های گوناگون زبان شناسی نقش دارد.
گفتمان به یکی از پرکاربردترین و مغشوش ترین اصطلاحات در نظریه های اخیر هنر و علوم اجتماعی تبدیل شده است، بی آنکه مفهوم واحد قابل تعریفی وجود داشته باشد که به این کاربردها وحدت ببخشد .گفتمان و متن را با غالبا به جای هم به کار میبرند. هرجا هم که تمایزی بین این دو برقرار شود ،گاهی از دیدگاه روش شناختی است ( متن مساوی است با مواد اولیه ؛ گفتمان مساوی است با فرایند ارتباطی) یا برای تبیین پیوندهای میان متن های یک گفت و گو.
لوینسون تحلیل گفتمان را به تنظیم قواعد ساختاری گفتمان به نحوی که در دستور زبان مردم متجلی شده و نظریههای مبتنی بر کنش گفتاری، محدود میکند و تحلیل گفتگو را که اتنومتدولوژیست ها به شیوه ای کاملا تجربی انجام می دهند، در مقابل آن قرار می دهد. با این حال ، مفهوم کلی تر گفتمان دربرگیرنده تحلیل گفتگو و سایر رهیافت های جامعه شناختی به کنش متقابل ارتباطی به مثابه یکی از روشهای بررسی گفتمان است. / فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم