به ره بادیه رفتن به از نشستن باطل؛ آیا حق با سعدی است؟!

محمد امیرپناهی

development destroy everythings

یکی از غزلیات سعدی رحمه الله علیه که در وصف تلاش و جهد عاشق برای وصال معشوق است بیت معروفی دارد که در میان عامه مردم زبانزد است:

به ره بادیه رفتن به از نشستن باطل وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

سعدی در ستایش کار و فعالیت و نکوهش تنبلی و کاهلی توصیه می کند که حتی اگر به راه بادیه برویم بهتر از آن است که باطل و عاطل بنشینیم. در نگاه سعدی حتی اگر وصالی محقق نشد در هر حال باید حرکت کرد و کاری کرد و لو آن که قدم گذاشتن در راه بادیه باشد. حرکت کردن بیهوده و بی ثمر بهتر از نشستن باطل و کاری نکردن است. تلاش و فعالیت فی نفسه پسندیده است و لو آنکه بی ثمر یا حتی زیان بخش باشد. وقتی به مساله توسعه در ایران نگاه می کنیم بنظر می رسد بخش قابل توجهی از داستان توسعه عمل به توصیه سعدی است؛ گام گذاشتن در مسیر بادیه و افزودن آلام مردمان و تخریب محیط زیست انسانی. کم نیستند اقدامات و پروژه های صنعتی و عمرانی که در کشور به نام توسعه اجرا شده اند اما در حکم قدم گذاشتن در ره بادیه اند. پیامد به ره بادیه رفتن نه توسعه کشور بلکه توسعه و گسترش بادیه است. راه بادیه رفتن بیابان های زیادی خلق کرده است، اگر باطل می نشستیم و به راه بادیه نمی رفتیم احتمالاً بیابان‌های کمتری ایجاد می‌کردیم. صنایع بزرگی نظیر فولاد، پتروشیمی و… را در بادیه ها و کویر و مناطقی از کشور ایجاد کردیم که معضل آب دارند و بادیه را بیشتر توسعه داده ایم. ده ها و صدها پروژه سد سازی، پالایشگاه، پتروشیمی، انتقال آب، فولاد، معادن، ماشین سازی و…در چند دهه گذشته در ایران ساخته شده اند و بسیاری از آن ها بدون در نظر گرفتن مقیاس مناسب اقتصادی و رعایت تناسب بین نیازها و ضروریات یه فعالیت صنعتی در یک منطقه و امکانات و قابلیت های آن فعالیت بوده است. فضای رانتی حاکم بر تصمیم گیری های نمایندگان مجلس، دولتمردان و… سبب شده است واحدهای صنعتی زیادی ساخته شوند که چندان بازدهی اقتصادی ندارند و مهمتر آنکه بدون در نظر گرفتن پیش شرط ها و آثار و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی اجرا شوند. طبق یکی از گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال 1398 تحت عنوان “بررسي تطبيقي اقتصاد محيط زیست از دیدگاه تقنيني و نظارتي” میزان خسارت های وارده بر محیط زیست در کشور در سال 2002 بالغ بر 5/8 میلیارد دلار بوده است که با توجه به عدم توجه کافی به بخش محيط زیست از سوی دولتمردان احتمال افزایش این رقم در سالهای اخير بسيار زیاد است. بر اساس این گزارش که مستند به مطالعه بانک جهانی و سازمان حفاظت محيط زیست است هزینه های اجتماعی ( بیماری های ناشی آلودگی های زیست محیطی مانند سرطان، بیماری های تنفسی و پوستی) به دلیل انتشار گازهای گلخانه ای و آلاینده نیز در مناطقی مانند عسلویه و کلانشهرها در حال افزایش است. معنای این حرف نادیده گرفتن اقدامات صورت گرفته برای توسعه و آبادانی کشور نیست، در واقع اگرچه دولت تلاش کرده باگسترش صنعت رشد اقتصادی را افزایش دهد، اما در آن سوی قضيه بخش قابل توجهی از درآمد حاصل از رشد اقتصادی باید صرف هزینه درمان نيروی انسانی کشور شود و یا آنکه صرف جبران خسارات های وارده  در حوزه محیط زیست گردد. در صورتی که اصول اجتماعی،فرهنگی و محیط زیستی در اجرای پروژه ها اجرا نشوند خسارات به سختی قابل جبرانند . طبق گزارش مرکز پژوهش ها خسارت وارده بر تالاب طشک و بختگان در حدود ۵۰۳ میلیون دلاربوده که معادل ۰۵/۰ درصد از میزان GDP   ایران در سال ۲۰۱۳ میلادی است. کاهش  ذخایر ماهیان اقتصادی، از بین رفتن ارزش وجودی و تفریحی تالاب و زیستگاه، کاهش ذخائر آب زیر زمینی، طوفان نمک، افزایش دمای هوا و… از جمله خسارات زیست محیطی خشک شدن این تالاب هاست.

از دیرباز در ارتباط با مساله توسعه همواره این تلقی وجود داشته است که توسعه یعنی چیزی را در جایی ساختن و اجرای پروژه ها، طرح ها و…. امروزه این طرز تلقی در سطح جهانی چه در بین مردمان و ذی نفعان اصلی طرح های توسعه ای و چه در بین دولتمردان و صاحب نظران و اندیشمندان توسعه معنای متفاوتی پیدا کرده است. در حال حاضر توافق بر سر آن است که در بسیاری از موارد توسعه یعنی کاری نکردن و اقدامی انجام ندادن؛ توسعه یعنی تغییری ایجاد نکردن و برهم نزدن تعادل های جمعیتی، فرهنگی و زیست محیطی. به ره بادیه نرفتن و عاطل و باطل نشستن و عدم دستکاری شیوه های زندگی آدمیان به خودی خود به معنی توسعه است. در همین راستا برنامه پژوهشی ارزیابی تاثیرات اجتماعی (SIA)  ناظر به این موضوع است که با فراهم کردن داده ها و اطلاعات مناسب از تغییرات احتمالی ناشی از اجرای برنامه ها و پروژه های توسعه ای در اجتماعات انسانی و محیط زیست یا از اجرای برخی برنامه ها، طرح ها و اقدامات دولت‌ها، شرکت‌ها و بنگاه‌های خصوصی جلوگیری کند و یا آن که به دولتمردان، مهندسان و فعالان اقتصادی در اجرای درست، مناسب و کم اِشکال طرح‌ها و برنامه‌ها یاری رساند. در ایران متاسفانه هنوز طرز تلقی قدیمی در ارتباط با توسعه وجود دارد؛ یعنی اجرا کردن طرح ها و پروژه ها به هر قیمتی (و بخاطر کسب افتخار اجرای فلان طرح بنام فلان دولتمرد یا نماینده مجلس) و بدون لحاظ کردن ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی. نتیجه چنین روندی تخریب محیط زیست، کم آبی، هدر رفتن منابع انسانی و اقتصادی، برهم زدن تعادل جمعیتی و فرسایش و زوال تدریجی پیوندها و علقه های مندرج در اجتماعات انسانی است. در سطح جهانی تا حدود زیادی “نه گفتن به پروژه ها” یا اجرای مبتنی بر مطالعات پیوست اجتماعی و زیست محیطی  تبدیل به امر مهمی برای تضمین توسعه پایدار و دفاع از جامعه شده است. ما هنوز دل در گرو بادیه رفتن داریم. اجرای هر گونه طرح و برنامه توسعه ای بدون پشتوانه مطالعات ارزیابی اجتماعی و زیست محیطی  و الزام آور بودن نتایج این مطالعات، مصداق روشن به ره بادیه رفتن است. چنین رفتنی نشاید و نشستن باطل، بسیار به منافع جامعه و مردمان نزدیکتر است. شاید وقت آن رسیده است که دولتمردان و دست اندرکاران توسعه در کشور بنشینند و به برنامه هایی که نمی بایست اجرا می کردند بیندیشند. ضروری است کسی به آنها بگوید فقط بنشینند و کاری نکنند! این گونه نشستن، دیگر نشستنِ باطل در معنای مورد نظر سعدی نیست بلکه خیر و صلاح مردمان در گرو آن است. در یکی از موارد قابل توجه و مثال زدنی می توان به اقدام مردم دشتستان اشاره کرد که روز کلنگ زنی پروژه پتروشیمی این شهر، با تجمع خود به وزیر صنعت، معدن و تجارت اجازه کلنگ زنی نمی‌دهند ( در این باره به یادداشت محمد فاضلی با عنوان “کلنگ ها را غلاف کنید” در کانال تلگرامی دغدغه ایران مراجعه کنید). امروزه آگاهی اجتماعی درباره منافع و مضرات اقدامات توسعه ای در بین مردم شکل گرفته به گونه ای حتی در دوره افتاده ترین مناطق کشور نیز این آگاهی رسوخ پیدا کرده است. مردمان به تعبیر یکی از شخصیت های رمان “نان و شراب” نوشته اینیاتسیو سیلونه دریافته اند که دولت و صاحبان صنایع یک دست دراز دارند و یک دست کوتاه، دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است و دست کوتاه برای دادن است و فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیکند! آنان به تجربه زیسته به این آگاهی دست یافته اند که بهره برداری از معادن، تاسیس واحد صنعتی یا هر پروژه دیگری لزوما معطوف به تامین منافع آنان نیست به همین دلیل به هر قیمتی توسعه نمی خواهند، و توسعه ای که آبادانی فعلی آنان را تهدید کند، محیط زیست شان را نابود کند، مزارع و علفزارهای زیبای آنان را بدل به بادیه کند و یا آنان را به جان هم بیندازد به آسانی بر نمی تابند. برای اقدام توسعه ای می بایست نظرات مردمان ذی نفع و نتایج مطالعات ارزیابی را در نظر گرفت و چنانچه نظر بر این بود که کاری صورت نگیرد عقب نشست و کاری نکرد! شاید اگر امروز سعدی رحمه الله علیه زنده بود می گفت؛ نشستن باطل به از به ره بادیه رفتن!

خروج از نسخه موبایل