از دهم اردیبهشت که براساس صدور یک حکم قضایی تلگرام فیلتر شد تاکنون، حسن روحانی کوشیده است تا گاه و بیگاه نارضایتی خود را از این روند اعلام کند! اوج این خودبیانگری به پست اینستاگرامی رییس جمهور برمی گشت که طی آن وی کوشید تا باشفاف سازی از پشت پرده این تصمیم بتواند عذرموجهی برای ناکام ماندن یکی از مهمترین وعده های خود به افکار عمومی عرضه کند. اما از آن پس سایر واکنش های روحانی عمدتا انفعالی و طعنه آمیز بوده است. کنایه هایی که نمی تواند بر تصور ” تدارکاتچی” بودن روسای جمهوری از خاتمی تا روحانی قلم بطلان کشد. اینکه صرفا در تجمعات عمومی روزهای اخیر از محبوب نبودن موبایل و اینترنت نزد” برخی” نام ببریم نمی تواند بر غرور زخمی چهل میلیون ایرانی مرهم گذارد. از سوی دیگر باز کردن باب منازعه میان اصحاب قدرت نیز در وضعیت کنونی می تواند زیان بار باشد. بی ثباتی بازار ارز و طلا در روزهای اخیر نشان داد که اقتصاد ایران تا چه حد می تواند در مقابل متغیرهای برون زایی از قبیل سیاست خارجی و داخلی شکننده باشد. بنابراین باید به ابتکاراتی اندیشید که بتواند از موقعیت فیلترینگ تلگرام فرصتی برای غلبه بر ناامیدی های موجود خلق کند. پیشنهادهای زیر می تواند در همین راستا تلقی شود:
اگر قرار است موضوعی برای فتح باب یک گفتگوی ملی در سپهر سیاست ایران انتخاب شود هیچ چیزی بهتر از تلگرام نیست. موضوعی که چهل میلیون ایرانی را درگیر خود ساخته و هرگز انتزاعی تلقی نمی شود. از همین رو روحانی می تواند با نگارش نامه ای سرگشاده به رییس قوه قضاییه که در آن استدلال هایش درباره نادرستی فیلترینگ را آورده است، ابتکار عمل را بدست گیرد! آغاز دیالوگی که می تواند برای جامعه ناامید ایران روح آفرین و امیدبخش باشد!
در سوی دیگر ماجرا هم نمایندگان مجلس می توانند با انتخاب هیاتی کارشناسی به سمت تهیه گزارش ملی تلگرام و بیان علنی نقاط قوت و احیانا آسیب زای این پیام رسان حرکت کنند! تلگرام امروزه صرفا یک تفنن نیست بلکه به نمادی از فساد زدایی و شفاف سازی سیاسی در جامعه ایران تبدیل شده است! لذا مجلس می تواند با خارج شدن از دو قطبی زیان بار قوای؛ مجریه- قضاییه به مرجع نسبتا بی طرفی برای تهیه این گزارش تبدیل شود!
همان گونه که شفاف سازی روحانی از برخی ردیف های بودجه ای توانست با استقبال مردم مواجه شود رونمایی از پشت پرده های مقوله فیلترینگ تلگرام نیز می تواند گام مهمی در این زمینه محسوب شود! از همین رو از روحانی انتظار می رود که با شفاف کردن برخی از روابط قدرتی که منجر به انسداد تلگرام شد در راستای ارتقاء بینش سیاسی جامعه گام بردارد( متاسفانه اظهارنظرهای برخی از افراد نزدیک به روحانی موجب بروز تردیدهایی در مخالفت دولت با اصل فیلترینگ شده است!). همچنین اینکه چگونه می توان با قدرت های جهانی به معاهده ای مانند برجام رسید ولی در داخل نمی توان به توافقی بر سر استفاده از یکپیام رسان دست یافت اکنون یک پرسش مهم محسوب می شود!
نکته پایانی: اگرچه به دلیل ابتلای نظام تصمیم سازی ایران به ناشنوایی سیستماتیک چندان نمی توان به عملیاتی شدن چنین پیشنهادهایی امید بست ولی حداقل می توان به آنها به عنوان تلاشی برای خروج از ناامیدی و انفعال نگریست!