طنین آزادی در مشروطیت

محمد هدایتی

photo 2018 08 23 02 55 45

بحث های بسیاری می توان کرد در این باره که انقلاب مشروطیت تا چه حد به اهداف خود دست یافت؟ و یا اینکه آیا انقلابی ست شکست خورده یا پیروز؟ اما کمی جزییات تاریخی را که مرور کنیم می بینیم آن تحول اساسی که این رخداد در زمان خود بر جای نهاد، چقدر انقلابی است و تا چه حد، حتی در قیاس با شرایط امروز مترقی ست. البته که در این انقلاب نیروهایی با اهداف متفاوت حاضر بودند اما ان بدنه آزادی خواه انقلاب گفتمانی را مطرح کردند که به راستی و اکنون پس از بیش از صدسال بسیار جذاب می نماید. در اینجا به دو نمونه ای اشاره می کنیم از اشاعه این روح آزادی خواهی و استبداد ستیزی.

ادوارد براون در کتاب «انقلاب ایران» و از زبان یک خبرنگار اتفاق جالب توجهی را نقل می کند. از اینکه برای بسیاری از افراد، نه لزوما روشنفکران، مشروطیت به معنای پایان استیلا بوده است، می نویسد:
«بنایی برای تعمیر بخاری به خانه وزیر رفت. وقتی وارد شد به وزیر سلام کرد. پیشخدمت از او خواست در برابر وزیر تعظیم کند. بنا در جواب گفت «عوام، مگر نمی دانی که حکومت مشروطه داریم و در حکومت مشروطه دیگر تعظیم وجود ندارد؟». براون می نویسد: «استقلال و آزادی به طرز حیرت انگیزی در مردم مشاهده می شود. نمی توان گفت این تغییر شخصیت ناگهانی چطور در این مردم پدیده امده است». آن روح انقلابی، در ان ماه ها و در میان کسانی که درکی از مشروطیت داشتند، به معنای پایان هر نوع سرسپردگی و تعظیم بود.

مورد دوم به نقل از کتاب «ایران در قرن بیستم» ژان پیر دیگار و همکارانش. بعد از بست نشینی تجار، علما و مردم در باغ سفارت، مظفرالدین شاه تسلیم می شود؛ عین الدوله حاکم تهران را برکنار می کند و فرمان تشکیل مجلس شورای «اسلامی» را صادر می کند. احتمالاً او از به کار بردن صفت «اسلامی» مقصودی داشته است. مخالفان اما نامگذاری مجلس شورا، به «اسلامی» را نپذیرفتند و خواستار مجلس شورای «ملی» شدند. آن ها نمی خواهند مجلس را به گروهی هرچند اکثریت محدود کنند، ساکنان ایران تنها «مسلمان» نیستند. مشروطه خواهان با این پیشنهاد شاه مخالفت می کنند تا از خطر از دست دادن کسانی مصون بمانند که مذهبی های تندرو، نامسلمان یا «بدمسلمان» می نامیدند.
تاریخ مشروطه از این داستان ها و اقوال بسیار دارد. نسبت امروز ما با آن روح آزادی خواهی چیست؟

خروج از نسخه موبایل